دوست داشتن از نگاه هر کس دارای معنای متفاوتی است.
برخی دوست داشتن را آرامش قلبی و احساس رضایت معنی میکنند و عدهای دوست داشتن را تسلیم بودن در برابر کسی که دوستش دارند میدانند. تعریف هر کسی از دوست داشتن به عوامل زیادی بستگی دارد مانند تجربههای قبلی از روابط عاطفی با دوستان و خانواده،جهان بینی، روحیات، سلیقه و…
اگر فرد عملکردگرایی باشید احتمالا دوست داشتن را در عمل نشان میدهید اما عدهای دوست داشتن را به صورت ابراز علاقه کلامی نشان میدهند.
قربان صدقه رفتن و تعریف و تمجید از رفتار و کار از ویژگیهای افرادیست که دوست داشتن را به زبان میآورند
اما روش درست نشان دادن دوست داشتن چیست؟
بهتر است ابراز علاقه شما ترکیبی از این دو باشد. همچنان ابراز علاقه کلامی دارید در عملتان هم نشانههای دوست داشتن نمایان باشد.
ما در قبال کارها و رفتارمان در مقابل دیگران انتظاراتی از آنها داریم اما وقتی دچار حس دوست داشتن میشویم از انتظارات و توقعاتمان کوتاه میآییم.
انتظار توجه، محبت ، تعریف و تمجید و… از جمله انتظاراتیست که میتوانیم از کسانی که با هم در ارتباطیم داشته باشیم که به شرط دوست داشتن کسی میتوانیم از آنها فاصله بگیریم و انتظاراتمان را پایین بیاوریم.
هنگامی که به عزیزی آسیب وارد میشود قلب شما به درد میآید. خودتان را در جایگاه او قرار میدهید و از تصور شرایط سختش متوجه درد او میشوید. این همدلی یا همدردی است. وقتی دچار حس دوست داشتن شوید با او همدل میشوید.
مشکلات او مشکلات شماست، خوشحالی او خوشحالی شماست، ناراحتی او ناراحتی شماست در واقع دغدغههای او دغدغهی شما نیز هست.
انرژی مثبت حاصل از دوست داشتن یک شخص سبب ایجاد حس سرخوشی در شما میشود. هنگامی که به او فکر میکنید، در کنارش حضور دارید و یا در تعامل با او هستید او هستید دچار این حس خواهید شد.
وقتی احساس دوست داشتن دارید خطاها و اشتباهات شخصی که دوستش دارید کمتر به چشم شما میآید اگر هم خطایی ببینید او را تخریب و یا سرزنش نمیکنید بلکه مسئله را با او مطرح میکنید تا در جهت بهبود اشتباه کاری انجام دهد.
دوست داشتن از حسادت به دور است. وقتی دچار حس دوست داشتن شوید نمیتوانید برایش بدی و ناگواری بخواهید بلکه همیشه کارهای شما به سود اوست و اگر بتوانید در جهت رقم خوردن اتفاقات خوب در زندگیاش یاریاش میکنید.
“عزیزم” ، “عشقم” ، “نفسم” و هر واژهی دیگری که احساس دوست داشتن در آنها وجود دارد ابراز علاقه کلامی است. استفاده این واژهها در مکالمات روزمره با کسی که دوستش دارید سبب یادآوری احساس دوست داشتن و علاقه شما نسبت به او میشود.
اگر کسی ادعای دوست داشتن شما را دارد ولی شما در عملش نشانهای از دوست داشتن نمیبینید در واقع باید به احساس اون شک کنید. احساس دوست داشتن ناخودآگار در عمل انسان تاثیر میگذارد این اعمال میتواند شمال موارد زیر باشد؛
و…
توجه داشته باشید قرار نیست تمام این رفتارها را در یک شخص ببینید، انسانها با هم متفاوتند و شیوه ابراز علاقهشان نیز متفاوت است.
برخی ایجاد محدودیت را دوست داشتن تلقی میکنند و گمان میکنند چون برای اون اهمیت دارم مرا محدود میکند که آسیب نبینم.
این گمان اشتباه است کسی که شما را دوست بدارد به شما آزادی عمل خواهد داد و نگرانیاش را در غالب پیشنهاد و تذکر به شما نشان میدهد.
“وقت ندارم”
“فرصت نشد”
“حالا بمونه یه وقت دیگه”
این جملات را از زبان چه کسانی شنیدهاید؟ آیا ادعای دوست داشتن شما را داشتند؟ در این جملات به جای حس دوست داشتن اولویت نبودن نمایان است. اگر کسی شما را دوست بدارد شما را اولویت قرار میدهد این به معنای تعطیل کردن کار و زندگی نیست و اینکه همیشه برای شما وقت داشته باشدنیست بلکه در اکثر مواقع شما را ترجیح بدهد به باقی افراد و کارها.
قدرت پذیرش در تمامی مراحل زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. سعی بر تغییر انسانها کاری عبس و بینتیجه خواهد بود و صرفا وقت و انرژی شما به هدر میرود، همچنین هر کس حق انتخاب و زندگی دارد و دلیلی ندارد هر آنچه از نظر شما درست بوده است از نظر او نیز درست و عملی باشد.
پس به بهانهی دوست داشتن و خیرخواهی در زندگی انسانها دخالت کنیم و تلاشی بر تغییرشان داشته باشیم.
برای درک بهتر تفاوتهای بین زن و مرد بهتر است مطالعاتی روی شخصیتشان داشته باشید برای مثال اگر آقا هستید میتوانید مقاله روانشناسی زنان را مطالعه کنید تا با دید بازتری به تفاوتهایتان با خانمها بنگرید.
گذشت در تداوم ارتباط با دیگران از اهمیت بالایی برخوردار است. لازم است که در صورت دیدن خطا یا اشتباهی برای بار اول آن را ببخشیم. هنگامی هم که دچار حس دوست داشتن میشوید این اتفاق ناخودآگاه در شما میافتد و گذشت و بخشش راحتتر از شرایط عادی برایتان اتفاق میافتد.
ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که دوست داشتن و همراه بودن در دوست داشتن یعنی چی؟ بهتر است بدانید که همراه بودن همیشه به معنای قبول مسئولیت بخشی از کار و حمایت نیست گاهی شما با انجام کاری موافق نیستید پس طبیعتا در آن مشارکت نمیکنید اما اگر آن شخص را دوست داشته باشید اگر با کارش موافق باشید او را حمایت و پشتیبانی میکنید اگر هم مخالف باشید شاید از او حمایت نکنید اما مانع انجام کار نمیشوید و اجازه میدهید تجربه کند.
جواب این سوال قاطعانه خیر است.
شما هر روز سرشار از حس دوست داشتن نیستید، گاهی خسته و بیحوصله، گاهی درگیر مشکلات، گاهی افسرده و گاهی عصبانی هستید. آیا در تمام این شرایط میتوان به صرف دوست داشتن رابطه را پیش برد؟
تفاهم و تناسب از اهمیت بالایی برخوردار است و اگر این دو رکن مهم را بطه را نداشته باشید رابطهای که با حس دوست داشتن و هیجان آغازش کردید به زودی به پایان میرسد.
برای یافتن تفاهم و تناسب ابتدا باید یکدیگر را بیابید و کشف کنید، به شناخت برسید و نقاط مشترکتان را بررسی کنید اگر بعد از طی کردن این دوره توانستید به تفاهم و تناسب با یکدیگر برسید آنوقت میتوانید برای شروع یک رابطه سالم تصمیم بگیرید.
برای مثال سوالات خواستگاری که دختران مطرح میکنند در روز خواستگاری سوالاتی سلیقهای هستند که شما با جمع بندی آنها به رنگ مورد علاقه و اسم فرزند آینده و… میرسید که ملاک درستی برای تصمیم گیری نیستند. سوالاتی که مطرح میکنید باید شما را به کشف و شناخت برساند.
ملاک چیز دیگری است.در هر دو مورد اگر تفاهم و تناسب نباشد ازدواج سرانجام خوبی نخواهد داشت.
انسانها در حال تغییر هستند. تغییر عقاید، سلیقه، جهانبینی و.... ممکم است این تغییرات روی دوست داشتن هم تاثیر بگذارد.
عالی بود