نظرات مراجعه کنندگان روان آرام
به دلیل بهبود کیفیت خدمات در مرکز مشاوره روان آرام، لطفا در این صفحه هر گونه رضایت و یا نارضایتی را بیان کنید.
(فقط افرادی که شماره آنها در سیستم مراجعه روان آرام ثبت شده باشد میتوانند ثبت نظر کنند)
به دلیل بهبود کیفیت خدمات در مرکز مشاوره روان آرام، لطفا در این صفحه هر گونه رضایت و یا نارضایتی را بیان کنید.
(فقط افرادی که شماره آنها در سیستم مراجعه روان آرام ثبت شده باشد میتوانند ثبت نظر کنند)
مختص که ما تلاش میکنیم ما امروز دچاره افسردگی و سردرگمی هستنداما کم کم به بهبود سلامت روان خوب میشن
سلام ممنونم از خدمات خوبتون
مراقبت کن
نه
مگ چند سالته؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام.من دوسالی میشه با ی پسره 22ساله دوستم خودم 17سالمه خیلی همدیگرو دوس داشتیم اوایل رابطه اما ی سری اتفاقات افتاد ک از همدیگه سرد بشیم من الانشم خیلی دوسش دازم اما خب اون با رفتاراش حرفاش کاراش اذیتم میکنه نمیدونم باید چیکار کنم نمیتونمم ازش دل بکنم من واقعا عاشقشم با همه اشتباهاتش دوسش دارم و کنارشم هنوزاون میدونست از چه چیزی بدم میاد دقیقا همون کارو میکرد خیانت کرد با یکی رابطه جنسی داشت نمیدونم راستش چیکارکنم!
سلام. در کودکی توسط یکی از فامیلهای سببی ام مورد تعرض جسمی قرار گرفتم اولش اجازه نمی دادم ولی با خواهش و تمنای زیاد بالاخره حاضر شدم به خواسته اش تن بدم. الان بعد از گذشت 30 سال و خرده ای از آنموقع هم قرصهای اعصاب و روان می خورم آیا مشکلات افسردگی و اضطراب و به اندازه کافی محکم نبودن، استرس از حضور در جمع و خود را دست کم گرفتن و … می تواند از آن ناشی شده باشد؟
سلام دوست عزیز؛ بابت تجربه ناخوشایندی که در دوران کودکی داشتین متاسفم. واقعیتش اینه که ممکنه شروع برخی از مشکلات به سبب تجربه های آسیب رسان این چنینی باشه ولی تداوم و یا شدت یافتن مشکلات یا تسرّی پیدا کردن به حیطه های دیگه ی زندگی، بیشتر به عوامل دیگه ای بستگی داره که لازم هست بهشون بپردازید. توصیه میکنم حتما به یک روانشناس و یا روانکاو مراجعه کنید و مشکلاتتون رو بررسی عمیق تر کنید و در پی رفع و درمانش باشید.
همه میگن میشه فراموش کرداما اگر دچار بشی خیلی سخته نه روز داری نه شب نه خاب داری نه خوراک عصبی هستی منتظری گیر بدی به یکی همه کار کردم تو یک ماه سفر خارجی-زیارتی- گردشگری رفتم اما خب همش باهامه جلو چشممه مشاوره از دل ادم خبر نداره فقط هر چی خوندن یا فکر میکنن خوبه به ادم میگن اما خب دل عاشق هیچی نه نمخاد نه میفهمه
دوستم بهم ریخته و ناراحته یه بار اومد باهام حرف بزنه ولی من خراب کردم و چیزایی ک نباید گفتم
واقعا نمیدونم باید چیکار کنم احساس میکنم زیاد دارم بهش محبت میکنم و فک نکنم زیاد از محبت خوشش بیاد(اون منطقیه و من احساسی)
نمیدونم چیکار کنم که دوباره بهم اعتماد کنه و باهام یکم حرف بزنه تا حالش بهتر بشه
میشه لطفا کمکم کنید?
من دچار مشکل جنسی هستم نه من واسه رابطه پیش قدم میشم و نه همسرم و دارم از این بابت زجر میکشم
عزیزم به نظرم تو همیشه برو طرفش کم کم بهت عادت میکنه تو بخاطر زندگیت غرورتوززارزیرپات
عزیزم زن کنترلش 7برابرمرده.بعدتابهش،ابرازعشق،نکنی،اون پیش،قدم نميشه.قبل ازرابطه 20دقه ماساژ،الزامیه.یهوباعث میشه روح وروان زن بهم بریزد.تجربه دارم.
من خیلی بهش نیاز دارم اما کنارم نیس همش با گوشییشه همش هم برا من حال هیچ کاری رو نداره
اینجور موقها مشکل از طرف مقابله یعنی خود شما ببین کجای کارت میلنگه که اون نمیاد طرف تو محبتی رابطی مسعولیتی چیزی داری ودورس انجام ندادی