در طول زندگی شاید در برخی مواقع اتفاق بیافتد که احساس کنید همسر شما به خواسته های شما عمل نمی کند و به عقاید و نظرهای شما درباره ی مسایل مختلف احترام نمی گذارد. این مساله شاید باعث شود شما فکر کنید اصلا برای او مهم نیستید و شاید گاهی اوقات دقیقا بر عکس چیزی که شما می خواهید را انجام می دهد. اینجاست که کمک یک فرد متخصص میتواند به شما کمک کند تا این اختلاف هارا برطرف کنید و با کمک یک مشاوره زندگی مشترک مشکلات خودتان را حل کنید.
وقتی زن و شوهر در این چرخه قرار می گیرند زندگی مشترک دیگر زندگی مشترک نیست و تبدیل به یک میدان مسابقه می شود که هر کدام از طرفین می خواهند خواسته ی خود را به دیگری تحمیل کنند و در واقع در نهایت آنها برنده ی این مسابقه باشند. در صورتی که تنها جایی که نباید این اتفاق رخ دهد زندگی مشترک زناشویی است. اگر زوجین بخواهند به این روش ادامه دهند رابطه ی آن ها دچار مشکل می شود. کمک گرفتن از مشاوره زندگی مشترک در این مشکلات میتواند کمک بسزایی به شما و همسرتان بکند.
تعریف دقیق تری که بخواهیم برای این قبیل رفتارها داشته باشیم که اغلب از آن ها به عنوان لجبازی یاد می کنند، این است که فرد یک رفتار مقابله ای از خود نشان می دهد که از آن طریق از خودش دفاع کند و در عین حال به طرف مقابلش بهماند که قدرت این زندگی مشترک متعلق به کیست. و طرف مقابل این نکته را بداند که نمی تواند او را کنترل کند و برنده این بازی اوست. به خاطر همین، همسر شما دست به کارهایی می زند که دقیقا خلاف گفته ی شماست. و در واقع او از این رفتارها استفاده می کند که مخالفت خود را با شما نشان دهد.
اینجاست که مشاوره زندگی مشترک میتواند به شما کمک کند. با استفاه از خدمات مشاوره شما میتوانید از یک شخص بی طرف کمک گرفته و مشکلات خود و همسرتان را به طور تخصصی حل کنید.
ارتباط با مشاور روانشناس
اگر قصد دارید بصورت حضوری و حتی غیرحضوری با مشاور روانشاس مجرب در رابطه با عشق در زندگی در ارتباط باشید تنها کافیست به صفحه تماس با ما مراجعه کرده و اقدام به تماس برای برخورداری از خدمات مشاوره ای نمایید.
با توجه به اختلافات و دغدغه های طرفین به شما درحل مشکلاتتان کمک می کند.
برای داشتن زندگی مشترک خوب لازم است هر شخص وظایف خود در زندگی مشترک را به درستی انجام دهد.
با احساس خوبی که نسبت به طرف مقابل دارید.
در اینجا برخی مواردی را ذکر می کنیم که مراجعه به روانشناس به در راستا آن ها شما کمک می کند و باعث می شود زندگی مشترک شما و شریک زندگیتان بهبود یابد.
وقتی در زندگی مشترک یکی از طرفین مدام خواسته های خود را مطرح می کند اما این خواسته ها از جانب طرف مقابل دیده نمی شود، لجبازی اتفاق می افتد که باعث سست شدن پایه های زندگی مشترک می شود. و نباید این اتفاق را ساده انگاشت. وقتی دو طرف وارد این رابطه لجبازانه می شوند یعنی دو نفر نتوانسته اند ارتباط خوب و موثری باهم داشته باشند. و در مواجهه با مسائل مختلف مانند یک کودک ناپخته عمل می کنند.
حتی با این که بعضی وقت ها میدانند کاری که از سر لجبازی انجام می دهند نادرست است اما بازنده شدن طرف مقابل به قدری مهم است که ترجیح می دهند آن کار اشتباه را انجام دهند. لجبازی خصوصیتی نیست که بگوییم به ارث می رسد. در واقع اکتسابی است. که افراد از محیط اطراف خود آن را یاد می گیرند. در واقع تعاملات نادرستی که در رابطه رخ می دهد باعث ایجاد چنین خصوصیتی در فرد می شود که برای هر دو نفر آزار دهند خواهد بود.
اگر شما و همسرتان هر دو شاغلید، چگونه در مسائل مالی به تفاهم می رسید؟
لجبازی های افراطی در رابطه یکی از عواملی است که زوجین را به سمت طلاق می کشاند. شاید در نگاه اول ساده به نظر برسد و با خود بگوییم که مگر بچه ایم که لجبازی کنیم؟! و یا این که با این رفتارهای بچگانه در هر رابطه ای هست و حل می شود. در صورتی که هیچ مشکلی در رابطه به خودی خود حل نخواهد شد. تا شما خودتان پی به اشتباهتان نبرید و در صدد رفع مساله بر نیایید ، مشکلات روز به روز بیشتر شده و مشکلات جدیدی بوجود می آید و مانند کبریتی می شود که به هیزم زندگی مشترکتان می زنید. اگر هم به دنبال طلاق نروند زندگی همراه با رضایت و شادکامی هم نخواهند داشت. اگر قبل از ازدواج دو نفر نسبت به خود و نسبت به دیگری شناخت کافی نداشته باشد و از لحاظ سطح فرهنگی، اقتصادی و خانوادگی متفاوت باشند به خاطر اختلاف نظرهایی که بوجود می آید، لجبازی هم بیشتر می شود. در خانواده ای که مرد به خاطر مرد بودنش احساس می کند که حرف باید حرف او باشد و به هیچ وجه از گفته خود عقب نشینی نمی کند هم، رابطه به سمت لجبازی می رود.
مسئولیت پذیری در زندگی زناشویی
عشق در زندگی مشترک
برای ایجاد و یا وجود عشق در زندگی مشترک یکسری قواعد وجود دارد. معمولا عشق در زندگی مشترک زمانی بوجود می آید که هر دو طرف حس خوبی نسبت به یکدیگر داشته باشند. این حس خوب نیز حاصل مجموعه بازخوردهایی از رفتار طرف مقابل است. به اینصورت که هر قدر طرفین، رفتار و بازخوردهای خوبی به یکدیگر داشته باشند به یکدیگر کمک می کنند تا عشق در زندگی زن و مرد شکل بگیرد. باید توجه داشت که تنها و صرفا اخلاق و رفتار تعیین کننده نیستند و می بایست به مجموعه عوامل توجه داشت. کلیات موضوع بشرح زیر است:
عشق در زندگی با زیبایی ظاهری
باید با خودمان روراست باشیم و با دید منطقی تری به زندگی نگاه کنیم. یکی از مهمترین بخشهای یک زندگی مشترک، روابط زناشویی است. این موضوع نباید ساده گرفته شده و به راحتی از روی آن عبور کرد. توجه به بهداشت، زیبایی، پوشش، بهبود و یا حفظ تناسب اندام از جمله مواردی است که باید توجه ویژه ای به آنها شود. نمی توان انتظار زیادی داشت بدون توجه به این موارد عشق در زندگی را تجربه کرد و یا بوجود آورد. در واقع زیبایی ظاهری و باطنی هر دو مکمل هم هستند و باید به هر دوی آنها توجه داشت.
تاثیر عشق در زندگی انسان
عشق تاثیر بسیار خوبی بر روی سلامتی جسمی و سلامت روحی دارد. وجود آرامش، انرژی، امید، هدف و … از تاثیرات عشق در زندگی ما انسانهاست. مواردی نظیر سوخت و ساز مناسب بدن، فشار خون مناسب، کاهش بیماری های قلبی عروقی و ده ها مورد دیگر از تاثیرات شگفت انگیز عشق در زندگی است! زیرا عدم وجود آرامش حاصل از عشق می تواند زمینه ساز مشکلات جسمی باشد.
عشق در زندگی با زیبایی باطنی
کاملا منطقی است که زیباترین افراد نیز با اخلاق و رفتار نامناسب نخواهند توانست محبوبیت بالایی را کسب کند. اگر هم به اینصورت باشد موقتی بوده و دوام طولانی مدتی نخواهد داشت. اخلاق و رفتار خوب و مناسب می تواند بستر مناسبی را فراهم کند تا بتوان آرامش واقعی را در زندگی تجربه کرد. این آرامش حقیقی نیز یکی از ده ها بازخورد عشق در انسان است.
چگونه می توان عشق در زندگی را ایجاد و آنرا پایدار کرد؟
موارد ذکر شده فوق عواملی هستند که می بایست بصورت صحیحی انجام شوند. یکی از بهترین راهکارها در این زمینه مراجعه به مشاور روانشناس است. اینکار سبب خواهد شد تا راهکارهای اصولی را یاد گرفته و آنها را در زندگی خود بکار ببرید. همچنین توجه به اینکه ضروری است که زوجین، عادات و فرهنگ های مختلفی دارند و فراهم نمودن تناسب میان نیازها و خواسته های مورد قبول و سازگار آنها، تنها با مشاور روانشاس قابل بررسی و تحیل است که در انتها نیز به ارائه بهترین راهکار منجر می شود.
مرکز مشاوره و روانشناسی
روان آرام، دارای مجوز رسمی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بوده و توسط سرکار خانم دکتر آزیتا امین الرعایا تاسیس گردیده است. کادر کلینیک روان آرام را مشاورانی خبره، اساتید دانشگاهی و روان درمانگران به نام تشکیل داده اند. حوزه فعالیت این کلینیک روانشناسی را میتوان حوزه فعالیتی وسیعی دانست چرا که خدمات ارائه شده در این مرکز مشاوره مشکلات روان شناختی، روان پزشکی، کودک و نوجوان، بزرگسالان، فردی، زوج درمانی، خانواده و حتی مشاوره های گروهی را نیز پوشش میدهد
من ۲ساله نامزدم از وقتی که نامزد کردم مشکل دارم خیلی جدیه وقتی دعوامون میشه همش میگه میزارم میرم دیگه نمیبینی منو فقط تو رابطه جنسی بهم میگه دوست دارم همیشه ازم رابطه میخادتا نکنم جایی نمیره یا بهونه میاره واسه اشتی بغلم نمیکنه همش من بهش چسبیدم مشاوره هم نمیره من افسرده شدم هرروز زندگیم با گریه شروع میشه از زندگی کردن نا امید شدم هرروز زندگیم دعواس وقتی میگم مریضم جایم درد میکنه محل نمیده گریه میکنم سمتم نمیاد
سلام دوست عزیز؛ بهتره ابتدا خودتون به مشاور مراجعه کنید، راهنماییتون می کنند.
سلام من تو زندگیم مشکل دارم شوهرم 4ماهه رفته هیچ کس نمیدونه کجا رفته منو با سه تا بچه گذاشته فرار کرده الان من نمیدونم چه تصمیمی بگیرم نمیتونم بچه هامو بزارم برم کمک کنین که تا یه راه حلی واسه زندگیم پیدا 6ساله که این کارو بامن میکنه بچه هام کوچیکن بچه کوچیکم پنج سالشه طلاقم نمیده فقط منو آزار میده مدتی یه بار میاد منو با این بچه آواره میکنه بعد میرم منم خیاطی میکنم الانم نمیدونم چیکار کنم
سلام من ۱۹سالمه و نامزدم ۲۹و ۶ماهه ک نامزدیم مشکلم اینه ک تا زنگ نزنم نمیزنه تا پیام ندم پیام نمیده بهم ابراز علاقه نمیکنه حس میکنم دوسم نداره همش بهش میگم همش باید زنگ زدن و پیام و ابراز علاقه از طرف من باشه با اخم میگ پس من این همه کار میکنم برای کیه گاهی وقتا هم جلوی خانوادش منو ضایع میکنه بعد قهر میکنم میگ تو شوخی حالیت نیس حساسی مشکل از توعه (با این حال محبتم رو ازش دریغ نکردم ابراز علاقه و پیام و زنگ…) تو جمع بهش احترام میزارم برعکس اون و اینکه همکار خانم زیاد داره وقتی پیش منه با اونا خیلی راحت حرف میزنه صدای گوشی رو کم میکنه ک من نشنوم حس بدی دارم همش فکر میکنم از این قبیل مشکلات بنظرتون داره خیانت میکنه؟مشکل از کیه
بله عزیزم صد در صد داره خیانت میکنه بهت
سلام ، من ۳۰ سالمه ، دختر هستم و مجرد ، دنبال کارم و کلن دارم افسرده میشم ، واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم ، دیگه اصلا استعدادهام یادم رفته، انگیزه و تلاشم دیگه ندارم ، بنظره شما چیکار کنم ؟
سلام خسته نباشید من ۲۷ سالمه ۱۲ سال ازدواج کردم خانومم خیلی هوامو داره خیلی همو دوست داریم تو هر شرایطی کنارم بوده هست احترماشو خیلی دارم نه بی احترامی بهش دارم فقط نمیدونم چرا اگه ببینم ی مرد نگاش میکنه یا ی مردونگا میکنه یا صحبت میکنه عصابم خراب میشه ناراحت میشم دوست ندارم تنها جایی بره مشگلمون فقطو فقط همینه خیلی ازم راضیه فقط میگه مشگلت همینه ک بهم اعتماد نداری چیکار کنم اخلاقم درست بشه دوتا بچه داریم خیلی هم د وست داریم همو و احترام میزاریم فقط مشگلم همین بد دلی هستش فک میکنم البته بعضی وقتا حتما بهم خیانت میکنه ولی اون همچین زنی نیس نمیدونم من چمه لطفا کمکم کنید ممنون میشم ازتون
سلام من هفت ساله ازدواج کردم والان یه پسر یک سالونیم دارم چند ماهی هست که شوهر خواهر شوهرم بهم زنگ میزنه و میگه خیلی دوست دارم میخواد طلاق بگیرم واونم جدا بشه باهم ازدواج کنیم یه بار باهم رابطه داشتیم ولی بعدش منخیلی پشیمون شدم الان نمیدونم باید چیکار کنم میخوام این رابطه کلا تموم شه وبه زندگیم برسم خواهش میکنم کمکم کنید
سلام دوست عزیز؛ از مشاوره خانواده و زوج درمانگر کمک بگیرید.
سلام من16سالمه یکسال هست که نامزدی کردم از دوماه بعد از عقدمون ک به هم محرم شدیم نامزدم خیلی عصبی شده همش ازم ایرراد میگیره همش دعوامون میشه سر چیزای خیلی کوچیک هرچی از دهنش بیرون میاد بهم میگه و من واقعا دیگه نمیتونم تحمل کنم یروز باهم خوبیم یروز دعوا داریم من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم نمیدونم مشکل از منه یا نامزدم😔😔خیلی بهم زنگ نمیزنه من باید بهش زنگ بزنم من باید بهش پیام بدم تا پیام ندم بهم پیام نمیده احساس میکنم داره از دستم فرار میکنه. و البته اینم بگم که نامزد من چاهار سال پیش بابا و مامانشو داخل تصادف از دست داده خودم فکر میکنم شاید بخاطر اونم باشه چون تو این چاهار سال تنها بوده.
سلام دوست عزیز؛ در اینکه میزان و شدت مشکلاتتون بایستی پیش از ازدواج بیشتر بررسی بشه شکی وجود نداره. حتی اگر این مشکلات ناشی از مواردی باشه که ذکر کردید.
سلام خسته نباشی من 10 سال ازدواج کردم دوتا بچه دارم. بچم اولم به دنیا اومده بودکه فهمیدم شوهرم معتاد هست همیشه سرابن مساله اعصابم خورد بود وهردفعه نی گفت دیده تمام شد ولی همیشه دروغ می گفت ومن ثابتش می کردم. هیچ اعتمادی بهش ندارم. الان دوتا بچه دارم خیلی تلاش کردم باهاش حرف زدم. گفتم که دروغ نگو راستش وبگو کمکت می کنم بروترک کن بر کمپ ولی با دوباره دروغ می گفت.نمی دونم چکارکنم من الان که دارم باهاش زندگی فقط به خاط. دوتا بچم هست فقط فکراونا هستم دیگه تحمل ندارم همش دروغ بداخلاقی چکار کنم به نظرشما
سلام من سارام الان ۶سال باهمسرم زیر یک سقفیم با خانوادش اصلا نمیگذارد خانه فامیل های خودم بروم حتی مراسم باشد به همه اهمیت میدهد الا من یه پسر دارم قبلا حرف میزدم سر مسئله ای درخانه مرا میزد الان یکم بهتر شده ولی خیلی بددلو مرا جای نمیفرستد چطور رفتار کنم باهاش خیلی اعصبیه کمکم کنید
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه بهتر از احساسات و نیازهایی که دارید با همسرتان صحبت کنید و اگر صحبت کردن از احساساتی که دارید راهگشا نبود پیشنهاد می کنیم حتماً به مشاوره خانواده مراجعه کنید تا دقیقتر بررسی بشه و بهترین راهکارها به شما داده بشه اگر مایل باشید می توانید با مشاورین خانواده کلینیک روان آرام به صورت حضوری و غیر حضوری وقت بگیرید
سلام من مشکلم اینه که همسرم نمیتونه تو خونه بمونه و همش میره بیرون شبا میره بیرون و دیر میاد و همیشه سراین موضوع دعوا داریم ب نظرتون چکار کنم ک خوب بشه
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه سعی کنید از احساسات و نیازهای که دارید با همسرتون صحبت کنید اگر گفتن احساساتتون به همسر موردی رو حل نکرد می توانید از مشاوره خانواده در این زمینه کمک بگیرید
با سلام من ۴ سال ازدوج کردم و ۱۴ بود ازدوج کردم حالا ۲۰ سالم و شوهرم هیچ اخلاقی نداره همش دعوا میکن سر پول ک ب من نمیده من هرچی باش مهربانم او ن همش براش مهم نیستم شما بگید چیکار کنمم
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه مسئله ای که فرمودید دلایل و عوامل مختلفی میتونه داشته باشه پیشنهاد میشود در این زمینه با یک مشاوره خانواده صحبت کنید مشاوره خانواده با بررسی تمامی موضوعات بهترین راهکارها را در این زمینه به شما ارائه می کنه.
سلام من ۲۶سالمه و۲پسردارم ۱۱ساله که ازدواج کردم شوهرم ههش ب خودم وخانواده ام توهین میکنه اصلا من وبچه هام آرامش نداریم. لطفا کمکم کنید.
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه بهتره در این زمینه به مشاوره خانواده مراجعه کنید مشاوره خانواده با بررسی تمامی موارد بهترین راهکارها را در این زمینه به شما ارائه می کند اگر مایل باشید می توانید با مشاورین خانواده در کلینیک روان آرام به صورت حضوری و غیر حضوری وقت بگیرید
سلام من 1سالونیمه ک ازدواج کردم همسرم خیلی اعصابانیه جلو خانواده من بد حرف میزنه همش غرورمو زیرپاش لحه میکته یه روز باهام خوبه یه روز بد ب یم دفعه ازاین رو ب اون رو میشه سرهرچیزی بامن بحث و دعوا میکنه
سلام دختر 16 ساله ایی هستم که 2 روزه از ازدواجم می گذره اما هنوزم نتونستم با همسرم رابطه برقرار کنم لطفا کمکم کنید😯😯😯😯😯
چرا جواب منو ندادی خانم مشاور
دوست عزیز یکبار دیگه سوالتون رو مطرح کنید.
سلام وقت بخیر من یه دختره ۱۵ ساله ایی هستم احساس میکنم شوهرم نمیخوام اما رفتم دعا کردم براش گفت ستارهتون جوفته دوست داره گفتمش اگه دوسم داره چرا محبت لهم نمیکنه گفت غرور داره خانم مشاور من چیکار کنم براش
سلام دوست عزیز بهتره به مشاور خانواده مراجعه کنید تا دقیق تر بررسی بشه و بهترین راهکار به شما داده بشه.
سلام،،
همسرم با ترفند و پنهان کاری با من ازدواج کرد حال هم تمام اهداف خود را با حیله و ظاهرسازی پیش میبرد، چه کنم؟
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه مشاوره خانواده در این زمینه میتونه به شما خیلی کمک کنه اگر مایل باشید می توانید با مشاورین خانواده روان آرام به صورت حضوری تلفنی و آنلاین وقت بگیرید
سلام .وقت بخیر.من یه پسر 33 سالم و مجرپسرو با جنس مخالفم اصلا نمی تونم ابراز علاقه و دوستی کنم که برای ازدواج پیش قدم بشم اگه میشه لطف کنید کمکم کنید
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه این مسئله باید به صورت دقیق تر در شما بررسی بشه به خاطر همین پیشنهاد می کنم حتما با مشاورینی که در حوزه فردی تخصص دارند صحبت کنید تا بهترین راهکارها در این زمینه به شما داده بشه اگر مایل بودید می توانید از مشاورین کلینیک روان آرام وقت بگیرید
سلام. من 30 سالمه. دانشجو هستم. پارسال عقد کردیم. قبل اون اقوام بود ولی من ندیده بودمش جز بچگی. حالا دو یا سه ماهه من رو ندیده. من در استان دیگه ای مشغول تحصیلم. مرتب بهم میاد میگه من زن 10 سال کوچکتر از خودم میخواستم.بابام شوهرم داد. از همان اوایل این حرف رو میزده و الکی میگه دوستت دارم. هر روز بهم میگه من زن ده سال کوچکتر میخواستم. خودش 3 یا 4 سال از من بزرگتره. من دوستش دارم. ولی با این صحبت اون عشقم سرد و شکاک شدم. نمیدونم باهاش عروسی کنم یا نه. ممنون میشم راهنماییم کنین
سلام دوست عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه این مسئله نیاز به بررسی دقیق تر داره به خاطر همین پیشنهاد می کنم بهتون قبل از ازدواج حتماً مشاوره پیش از ازدواج برید تا اینکه بتونید بهترین تصمیم رو بگیرید مشاوره پیش از ازدواج می تونه به شما کمک کنه تا شناخت دو نسبت به طرف مقابل بیشتر بشه و مطمئن تر تصمیم بگیرید
سلام من ۲۷سالمه دوتابچه دارم شوهرم گاهابامن سردمیشه تودلم میگم شایدشوهرم منودوست نداره یبارموقع دعواکردن جاریموبهم ترجیح دادمقایسه کردگفت میبینی فرش میبافه.منم برجورناراحت شدم ازاون موقع تودلم میگم شایدزن برادراش وازمن بیشتردوست داره اوناروازمن بهترمیدونه شایدتودلش میگه زن من خوشکل نیست زن برادرام خوبن.ازوقتی جاری جدیدم اومده دیدگاهم به شوهرم تودلم عوض شده.گاهادلم میگیره که شوهرم منومیخوادیانمیخواد.ازهمه چی سیرمیشم خودموپیش جاریام بدمیدونم خیلی ناراحتم کمکم کنین
سلام دوست عزیز بهتره از احساسات و نیاز هایی که دارید با همسرتون صحبت کنید .
سلام وقت بخیر
من الان دوساله که ازدواج کردم ولی قبل از اینکه ازدواج کنیم من اصلن ندیده بودمشون و من به خاطر اینکه سنم کم بود قبول کردم با اینکه هیچ علاقه ای در کار نبود .الان بعد دوسال متوجه میشم من اصلن ایشون و دوست ندارم با اینکه شوهرم از همه لحاظ خیلی خوبه واقعن عالیه و منو خیلی خیلی دوس داره ولی من اصلن علاقه بهش ندارم همش احساس خیانت میکنم که اون تور که باید و شاید باشه اونو دوس ندارم نمیدونم چیکار کنم
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه مشاوره خانواده در این زمینه خیلی می تونه به شما کمک کنه پیشنهاد می کنم حتماً به مشاور خانواده مراجعه کنید و اگر مایل بودید می توانید از مشاوره خانواده کلینیک روان آرام وقت بگیرید
سلام و خسته نباشید.
من یکسال عقد بودم و هشت ماهه عروسی کردم از ابتدا شوهرم باهام شرط کرد که نداشتن شکم برام خیلی مهمه و من به نسبت کمی شکم داشتم چون شاغل هم بودم شرایط باشگاه رفتن برام سخت بود ولی با این حال سه بار که فرصت پیدا کردم به باشگاه رفتم و باز بخاطر شرایط مجبور به رها کردن باشگاه شدم.بعد از عروسی هم به این نحو که شرایطم بخاطر درس و کار و ازمون های مرتبط با کارم منو از فضای ورزش دور کرد اما همچنان به این قضیه بی اهمیت نبودم اما الان جوری شده که شوهرم روزی نیست به تکرار دفعات قضیه شکمم رو چه در خلوت چه در جمع به طریق های بد و خوب عنوان کرده یا خوردن منو هی در جمع کنترل میکنه و با نگاه های سنگینش جوری به من میفهمونه که انگار من دنیای عیبم و اصلا هیچ چیز رو در من نمیبینه و به حالت سنگینی نگاهش رو از شکمم و من برمیگردونه یا چه بیرون چه در خانه مرتبا دست روی شکم من گذاشته و هی فشار میده و این قضیه موجب ناراحتی من شده و به من میگه تو این شکم رو اب کن من جونمو برات میدم و یا میگه این شکم نباشه تمایلات من به تو چند برابر میشه . با این وجود که شکم من خیلی بزرگ نیست و فقط به تناسب اندامم یکمی به شکم میاد.لطفا منو راهنمایی کنید که واکنش درست در مقابل همسرم چیست؟
دوست خوبم در این زمینه پیشنهاد میکنم حتما به مشاور خانواده مراجعه کنید .
من جواب سوالم رو پیدا نکردم
دوست عزیز پیامتون تایید شده ،در حال بررسی مشکل هستیم.
سلام من نه ماه نامزد بودم الان شیش ماهه عقدکردم خیلی بی احساسم همینم باعث شده همسرم مث سابق نباشه خیلی اذیت میشم ولی نمیدونم چیکارکنم
دوست عزیز بهتره برای این موضوع به روانشناس قبل از ازدواج مراجعه کنید.
سلام خسته نباشین
من ۲۳سالمه همسرم ۲۵سالشه ما ۴سال دوست بودیم
۶ماهه عقد کردیم
خیلی عاشق هم هستیم
همسرم منزلشون تهرانه بنده کرج هستم
فقط یه اخلاق بدی که داره اینه که چیزی که واسه خودش میپسنده رو واسه من نمیپسنده
یکی از این موردا اینه که مدام خونه ی داییشه
دایشم تقریبا ۳۵ ۳۶سالشع زنشم ۳۰ ۳۱ دوتام بچه دارن
زنش خیلی با شوهرم راحته جلوشم راحت میگرده
مدامم هی گیر میدن به شوهرم که بیاین اینجا چندباری من رفتم اما انقذ سیریشن واسه شب خوابیدن دیکه نرفتم
الان که من نمیرم هر یروز درمیون سیریش شوهرم میشن پاشو بیا اینجا
من تهران میرفتم شوهرم کلافم میکرد که هی بریم اونجا
انقد باهاش بحث کردم تا یکم بهتر شد یا تا بیرون میرفتیم
زنگ میزدن بیاین اینجا …
الانم که من نیستم تهران هی زرت و زرت شوهرم میره خونشون یا شوهرم میاد خونه ی ما زن داییش هی تماس تصویری میگیره شوهرمم تو جمع ما باهاش حرف میزنه
هم از راحتی بیش از حدشون خوشم نمیاد آزارم میده
هم اینکه میخوام رفت و امد به حدش باشه
الان نامزدیم بعدا بریم سره خونمون تو تهران که متاسفانه بخاطر کار شوهرم مجبوریم سمت اونا خونه بگیریم
میدونمم که هی میخوان رفت و امد بیش از حد کنن
من با خواهره خودم شورشو درنمیارم
چرا باید با اونا اینجوری باشیم …
بارها با شوهرم با ارامش و دعوا و بحث هی حرف زدم اما متوجه نمیشه
بنظره شما من چیکار کنم ؟؟
حتما مراجعه به مشاور خانواده توصیه میشه .
ممنونم ??
سلام خسته نباشی من 13سال ازدواج کردم دوتا بچه دارم ولی هرگز احساس خوشبختی نکردم به بعضی وقتها میگم پچه ها نبود جدامی شدم. شوهرم اصلا به من توجه نمیکنه تاحلا نشدهدیه کوچیک برام بخره نه روز زن نه تولد میدونه نه منو میبره خرید نه میزاره برم بیرون از وقتی ازدواج کردیم همش دو سه بار رفتیم خرید اونم با دعوا اصلا به من ارزش قایل نیس به خدا خسته شدم حتی یه دعوای خیلی کوچیک کنیم با من حرف نمیزنه تا من باهاش حرف بزنم به خدا من با دارو ندارم ساختم احساس میکنم منو فقط نیاز جنسی می خواد خیلی دلم گرفته کمکم کنید من اصلا هیچ علا قه ای بهش نداشتم به زور ه پدرم منو دادن ولی الان دوسش دارم ولی اون هیچ توجه نمیکنه به من
سلام خانم محترم پول متشکرم از اینکه ما پیغام داد که شما فرمودید که هیچ دوستی و علاقه بین شما و ناتوان بوده به زور پدر و مادرتون ازدواج الان بهش علاقه مند شدید ۱۴ سال از این ارتباط گذشته دو تا هم بچه دارید متوجه شدید که بتونی تحمل کنید خب ببخشید تا الان حواستون کجا بودی خوب بابا رو نداره چون ساخت ببخشید مجبور که نبودی ازدواج کنید پدر و مادرتون میفرماید اجبار کردن به هر حال استقلال شما هم کجا رفته امضا هایی که دادید بچه هایی که بدانم به دنیا آوردی چرا ما علاقه داریم که خودمان را به یک صورت قربانی نشان بدهیم چرا ما علاقه داریم که مسئولیت خودمان را نپذیری و بندازیم گردن دیگران واقعا متوجه نمیشم که تا الان کجا بودید که الان حاضر شدید برای خودتون اهمیت قائل بشید و صحت آن وارد بشید به یک سایت داخل یک سایت کامنت بنویسید و مشکلتون رو تمایل داشته باشید که با یک کاملنت حل بشه اینها مسائلی نیستند که واقعا توی یک کامنت حل بشن
سلام متاسفانه احساس میکنم همسرم تعادل روحی نداره یه روز خیلی خوبه یه روز شروع میکنه داد و هوار میکنه و فحش میده شروع میکنه زدن من سر موضوعات ساده….
سلام دوست عزیزم خیلی متشکرم از اینکه سوالات شما در میان گذاشتیم در رابطه با جواب سال و خدمتتون عرض کنم که اگر گزارشهایی را مبنی بر عدم تعادل دوری یا رفتاری همسرتون میرید این مسئله هیچ وجه در یک کامل حل نمیشه و باید حتماً همسرتون رو به یک روان پزشک یا متخصص مشاوره خانواده نشان میدهد که رفتار را بررسی کنیم و رفتارها را زمان به وجود آمده رفتار هارو و تمامی موارد اینچنینی
سلام خسته نباشید.
سلام.من یه ساله و نیم ازدواج کردم.ولی متاسفانه یه روز خوش ندیدم .همسرم همش بی محلی میکنه باهام سرده.خسته شدم از اوضاع همیشه از هم دوریم.