به راحتی وقت مشاوره بگیرید همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی نیاز به صحبت کردن و مشاوره گرفتن از فردی داریم که بتواند ما را درک کند.
عشق در روانشناسی (نظر روانشناسان)

عشق در روانشناسی (نظر روانشناسان)

منظور از عشق در روانشناسی چیست؟

عشق در روانشناسی نیز احساس محبت و لطف زیاد به معشوق می باشد که مجموعه ای از رفتارها می باشد که عبارتند از:

  • محبت کردن
  • نزدیکی
  • جذاب بودن
  • اعتماد داشتن
  • و..

چه بسا جالب توجه است که عشق می تواند برای هر یک از افراد در درجات و میزان شدت متفاوتی باشد و نیز میزان شدت عشق ثابت نبوده و می تواند در طول زمان دچار تغییر شود.

لذا نظریه های متعددی در خصوص عشق در روانشناسی وجود دارد که قصد داریم به برخی از آن ها اشاره کنیم.

2 نظریه مهم عشق در روانشناسی

1.عشق در مدل چرخ رنگ عشق

یکی از روانشناسان به نام جان لی در این نظریه به رنگ های عشق در سال 1973 اشاره نموده است..از نظر جان لی عشق در سه رنگ تعریف می شود البته منظور از رنگ در اینجا سبک است که به آنها اشاره می گردد:

استورگ

منظور از اصطلاح استورگ نیز از عاطفه طبیعی نشات گرفته و شامل عشق بین اعضاء خانواده و والدین می باشد.

چه بسا عشق می تواند از دوستی آغاز شده و برقرار شود.

اروس

این واژه نیز از کلمه ای یونانی به معنی پرشور گرفته شده است که معنی شهوانی هم دارد..منظور از اصطلاح اروس نیز اشتیاق عاطفی و نیز جسمی به طرف مقابل می باشد.

لودوس

لودوس هم از کلمه ای یونانی برداشته شده که معنای آن بازی می باشد.عموما این نوع عشق جدی نبوده و سرگرم کننده می باشد.

جان لی در سال 1977 نيز به عشق ثانویه هم اشاره نمود که بر این اعتقاد بود که می توان با ترکیب رنگ های اصلی با سایر رنگ ها نیز رنگ های جدیدی را ایجاد نمود.

بنابراین می توان سبک های اصلی عشق که به آن ها اشاره گردید را جهت ایجاد عشق ثانویه با یکدیگر ترکیب نمود که عبارتند از:

آگاپه

این نوع سبک نیز اشاره به عشق فداکارانه دارد که ترکیب دو سبک اصلی عشق یعنی اروس و استورگ می باشد.

شیدایی

شیدایی عشق وابسته و وسواسی می باشد که از ترکیب اروس و لودوس ایجاد می گردد.

پراگما

این سبک به عشق عملی و واقعی اشاره داشته که از ترکیب لودوس و استورگ به دست می آید.

2.نظریه دلبستگی عشق

فیلیپ شیور و سیندی هازان که از دانشگاه دنور هستند در سال 1987 نظریه دلبستگی عشق را مطرح نموده اند.

لذا منظور از دلبستگی عشق، عشق رمانتیک است که فرایندی زیست اجتماعی بوده و جالب توجه است که شبیه به دلبستگی کودک به والدینش می باشد.

مطابق با این نظریه عشق در روانشناسی نیز, دلبستگی افراد به نحوی وابسته نوع رابطه ایشان با والدین خویش در دوران کودکی می باشد. و این نیز تا بزرگسالی ادامه داشته و بخشی از روابط عاشقانه این افراد می گردد.

بنابراین درمی یابیم افراد متاثر از رابطه خویش با والدین در دوران کودکی نحوه عشق ورزی و برقراری ارتباط با جنس مخالف را فرا می گیرد.

و..فرضا دوست داشتن در برابر عاشقی زیک روبین، نظریه مثلثی عشق رابرت استرنبرگ، عشق دلسوزانه و عشق پرشور الین هتفیلد و..

عشق در روانشناسی

اشکال عشق در روانشناسی چیست؟

عشق در روانشناسی انواع متعددی دارد که یکسان نیستند..چه بسا به برخی از انواع عشق واقعی از نظر روانشناسی اشاره می کنیم:

1.دوست بودن

در این برهه افراد یکدیگر را دوست دارند و صمیمیت خوبی با فرد مورد نظر دارند چرا که فکر می کنند به وی علاقمند می باشند.

2.شیفته شدن

شیفتگی از جمله اشکال عشق است که احساسات شدید جذابیت را بدون داشتن احساسی مثل تعهد در بر دارد. این شیفتگی عموما در اوایل رابطه رخ می دهد. چه بسا این نوع عشق می تواند سبب ایجاد شدن رابطه ای عاشقانه و پایدار گردد.

3.پر شور

عشق پر شور نیز عشقی است که شامل فرد به صورت شدید برای فرد مورد نظر اشتیاق داشته و به او جذب می شود. افرادی که دارای عشق پر شور هستند وابستگی زیادی به یکدیگر دارند و نیاز دارند به صورت ثابت نیز نزدیکی فیزیکی با هم داشته باشند.

4.عشق دلسوزانه

در این نوع عشق افراد دارای صمیمیت، محبت و اعتماد و همچنین تعهد می باشند.

5.نافرجام

زمانی که فرد به شخصی علاقمند است اما طرف مقابل احساسی به او ندارد نیز به این نوع عشق، عشق نافرجام گفته می شود چنانچه به آن عشق یک طرفه می گویند.

عشق از دیدگاه روانشناسان

عشق از نظر ویکتور فرانکل

ویکتور فرانکل یکی از ویژگی های انسان را معنویت می داند. او معتقد است از راه های معنا دادن به زندگی درک و همچنین دریافت عشق از سوی فردی دیگر می باشد که این نیز سبب می گردد آدمی از خود فراتر رفته و درد و ناراحتی اش کاهش یابد.

فرانکل معتقد بود با عشق می توان به اعماق وجود آدمی دیگر نیز راه پیدا کرد. عشق نیز سبب می گردد آدمی ویژگی های واقعی محبوب را دیده و چیزی را که در وجود اوست درک نمود.

عشق در روانشناسی از نظر اریک فروم

از نظر اریک فروم عشق دارای 4 جنبه می باشد که عبارتند از:

  • توجه
  • احترام
  • معرفت
  • مسئولیت
  • و نیز عشق زمانی ایجاد می گردد که فرد به دیگری توجه می کند.

از نظر اریک فروم نیز نمی توان هر علاقه ای را عشق در نظر داشت چرا که این حس و کشش به دیگری می تواند به سبب تنهایی و یا حتی نیاز جنسی نیز باشد.

عشق از دیدگاه آبراهام مزلو

احتمالا با هرم مزلو آشنا باشید.. از جمله نیازهای آدمی پس از نیازهای فیزیولوژیک و امنیت نیز عشق و تعلق می باشد.

از نظر مزلو عشق دارای دو جنبه است:

عشق وجودی

این نوع عشق متواضعانه بوده و بالغ است.. در عشق وجودی فرد تمایل به رضایت خاطر دیگری و سخاوت و بخشندگی دارد.

عشق کمبود

این نوع عشق حریص و خودخواهانه می باشد. چه بسا در عشق کمبود فرد تنها به دلیل نیازهای شخصی خود دیگری را دوست دارد.

عشق از نظر رابرت استرنبرگ

از نظر وی عشق دارای سه جنبه می باشد: صمیمیت، تعهد، هیجان یا کشش جنسی که نوعی مثلث عشق را تشکیل می دهد.

نیاز است که تعادل این سه مولفه به خوبی حفظ گردد چرا که اگر تعادل این سه به هم بریزد عشق معنایی متفاوت از عشق کامل پیدا می کند.

چه بسا از ترکیب این سه مولفه 8 نوع عشق نیز تعریف می شوند که عبارتند از:

  • زمانی که فقدان عشق وجود داشته باشد تعهد و صمیمیت کم بوده و میزان هیجان هم کم می باشد.
  • زمانی که عشق از روی هوس باشد صمیمیت و تعهد کم شده ولی هیجان نیز زیاد است.
  • عشق دوستانه که میزان صمیمیت زیاد، تعهد و هیجان نیز کم است.
  • عشق رمانتیک نیز دارای صمیمیت و هیجان بالایی بوده و میزان تعهد نیز کم است.
  • عشق پوچ نیز در نتیجه میزان تعهد زیاد، هیجان و صمیمیت کم است.
  • عشق ابلهانه صمیمیت کمی داشته ولی تعهد و هیجان نیز زیاد است.
  • عشق مشارکتی که از هیجان کم و نیز تعهد و صمیمیت زیاد به وجود می آید.
  • عشق کامل که دارای هیجان زیاد، صمیمیت و تعهد زیاد بوده و افرادی که زندگی موفقی دارند نیز این نوع عشق را تجربه می نمایند.

لذا جهت اینکه زندگی رضایت بخشی داشته باشیم نیاز است که این سه فاکتور یعنی صمیمیت، هیجان و تعهد را در خود افزایش و تقویت نماییم تا با بهبود آن ها زندگی لذت بخش و عاشقانه ای را رقم زد.

عشق در روانشناسی

عشق در نگاه اول

از نظر روانشناسی نیز عشق در نگاه اول دارای دیدگاه تعیین شده ای می باشد.

چه بسا عشق در نگاه اول نیز بدین معنی است که فرد تا با فردی مواجه و رو به رو می شود در همان لحظه تصور می کند که عاشق شده است.

عشق در نگاه اول در روانشناسی نیز نوعی اتفاق است که در صورت ادامه داشتن نیز احتمال دارد که به مرور زمان میزان عشق آن کاهش یافته و حتی دیگر جذابیتی را به مانند قبل نداشته باشد.

این نکته جالب توجه است، افرادی که بیش از حد عاشق شده و به آن اعتیاد پیدا کرده اند نیز بیشتر دچار عشق در نگاه اول می شوند لذا با توجه به استدلالی افراد دارای خاطره ای جهت دار شده هستند و به همین سبب دچار توهم شده و تصور می کنند که عاشق شده اند که این را نمی توان توضیحی برای عشق در نگاه اول دانست.

جلسات مشاوره روانشناسی روان آرام

با توجه به توضیحاتی که در خصوص عشق در روانشناسی بیان گردید دریافتیم که عشق در انواع متعددی وجود دارد که اغلب افراد نمی توانند به عشق کامل برسند چرا که مهارت لازم جهت افزایش کیفیت رابطه عاشقانه با پارتنر، همسر یا حتی رابطه نزدیک با خانواده را نداشته و بدین سبب روابطشان کمرنگ تر از قبل می گردد.

به همین سبب نیاز است که افراد خصوصا کسانی که در سن ازدواج هستند یا افرادی که به تازگی ازدواج کرده اند و..نیز حتما از جلسات مشاوره فردی، مشاوره قبل از ازدواج، مشاوره ازدواج و..بهره مند گردند تا بتوانند با حضور در این جلسات چه به صورت حضوری یا آنلاین نیز روابط نزدیک تر و با کیفیت تری را تجربه نمایند.

با حضور در جلسات مشاوره کلینیک روانشناسی روان آرام نیز می توان به خوبی به مقصود و هدف اصلی عشق در روانشناسی دست یافت.

آیا می توان از جلسات مشاوره آنلاین بهره مند شد؟

بله این جلسات علاوه بر جلسات حضوری نیز به صورت آنلاین و غیر حضوری هم انجام می گیرند تنها کافیست با شماره درج شده تماس حاصل گردد.

چگونه عشق کاملی داشته باشیم؟

توصیه می گردد جهت ارتباط بهتر با همسر و پارتنر خود ابتدا از جلسات مشاوره روانشناسی بهره مند گشته و افراد ارتباط مطلوبی با یکدیگر در پی گیرند فرضا با حرف زدن به جای دعوا کردن و..لذا عشق زمانی کامل است که زن و مرد نسبت به یکدیگر هیجان و کشش داده و نسبت به وی دارای تعهد می باشد..می توان جهت کسب اطلاعات تخصصی تر جهت تجربه عشقی کامل و رضایت بخش با مشاورین کلینیک روان آرام صبحت نمود.

4.6/5 - (84 امتیاز)
بپیوندید
اطلاع از

0 نظرات
Inline Feedbacks
مشاهده همه کامنت ها

پاسخگوی شما 9 الی 21

88216100 نوبت‌دهی مشاوره