از دست دادن یک دوست عزیز یا کسی که او را بسیار دوست داریم ، مهم نیست که چه شرایطی داشته باشد ، یک تجربه بسیار شخصی و دردناک است. تکنیک های مبتنی بر تحقیق وجود دارد که می تواند مانند تفکر واقع بینانه در مورد مرگ ، مقابله با ترس از دست دادن عزیزان و دریافت پشتیبانی اجتماعی به شما کمک کند .
در این جا برخی از راه های مقابله با ترس از دست دادن عزیزان را برای شما ذکر کرده ایم:
بیشتر افراد از مرگ یک دوست عزیز در مقطعی از زندگی خود می ترسند . علاوه بر این ، بیشتر افراد در طول زندگی خود ، فقدان عزیزان را تجربه می کنند . براساس تئوری مدیریت ترور ، فکر کردن در مورد مرگ یا دوست داشتن یک فرد در حال مرگ می تواند ترس فلج کننده ایجاد کند. فکر کردن درباره یک فرد دیگر که در حال مرگ است ، مرگ و میر خودمان را نیز برجسته می کند .
بدانید که تنها شما تنها نیستید. افراد دیگر نیز می توانند با وضعیت شما همدلی کنند ، زیرا آن ها نیز با ترس از دست دادن عزیزان برخورد کرده اند. اگر احساس راحتی می کنید ، می توانید احساسات خود را با کسانی به اشتراک بگذارید که با آن دست و پنجه نرم کرده اند و این می تواند به شما کمک کند که این حس را داشته باشید که از احساسات شما حمایت می شود .
ترس از دست دادن عزیزان و احساس خود را تأیید کنید . به خودتان بگویید خوب است که ترسیده اید و ناراحت هستید.
این ها پاسخ های عادی به وضعیت است.
اگر مراقب یک دوست بیمار هستید ، این می تواند اضطراب ، پریشانی ، و ترس از دست دادن عزیزان را به وجود آورد. در حالی که شما قطعاً می توانید تمام تلاش خود را برای کمک به دوست یا خانواده خود کنید ، ممکن است نتوانید کنترل کنید که دوست شما یا یکی از اعضای خانواده تان ، چه مدت می تواند به زندگی ادامه دهد. در عوض ، روی آنچه که امروز می توانید انجام دهید ، متمرکز شوید ، مانند گذراندن اوقات با آن ها یا مقابله سالم با ترس و غم و اندوه خود.
به همه چیزهایی که می توانید در مورد اوضاع کنترل کنید ، فکر کنید. به عنوان مثال ، شما می توانید رفتارهای خود را کنترل کنید – کاری که شما تصمیم گرفتید در مورد اوضاع انجام دهید. شما می توانید بر روی هر چه بیشتر تلاش خود را برای راحتی و مراقبت از شخص مورد علاقه خود متمرکز کنید. همچنین می توانید بر روی تسکین بخشیدن به خود و بیان احساسات خود با عزیزان تمرکز کنید تا اندوه خود را پردازش کنید .
آنچه را که نمی توانید کنترل کنید ، کنار بگذارید. تجسم و تصویر سازی می تواند در استفاده از چشم انداز به آنچه ما می توانیم و نمی توانیم کنترل کنیم ، کمک کنند. تصور کنید که ترس از دست دادن عزیزان خود را روی برگ هایی که در یک رودخانه شناور هستند ، قرار داده اید. و آن ها را در حالی که دور می شوند ، تماشا کنید .
اگر از شخصی که مریض است ، مراقبت می کنید و ترس از دست دادن عزیزان شما را آزار می دهد ، این می تواند انواع چالش های اضافی از جمله محدودیت های اضطراب و روحیه افسرده را ایجاد کند. فقط کاری را که می توانید انجام دهید ، انجام دهید و زمان لازم را برای مراقبت از خود اختصاص دهید. برای این که بتوانید این زمان را تنها حفظ کنید ، ممکن است لازم باشد با دیگران مرزهایی تعیین کنید.
برای توجه به لحظه فعلی ، از ذهن آگاهی استفاده کنید. ما ترس از دادن عزیزان را داریم ، زیرا به فکر آینده هستیم و این که چه اتفاقی می افتد . به جای تمرکز در این جا و اکنون و آن چه می توانید با این لحظه انجام دهید، به زمانی که آن ها را از دست داده اید ، فکر می کنید . مسئولیت آن چه در حال حاضر اتفاق می افتد را بر عهده بگیرید .
مطالعات نشان می دهد که وقتی افراد به طور کلی بیشتر پذیرای مرگ و میر هستند ، زمان آسان تری برای مقابله با ضرر دارند و در کل مقاومت بیشتری نشان می دهند.
شما می توانید با تهیه لیستی از همه احساسات و افکار دشوار که همزمان با ترس از دست دادن شخص موردعلاقه شما ممکن است به سراغتان بیاید ، شروع به پذیرش کنید. صمیمی ترین افکار و ترس های خود را یادداشت کنید و هرکدام را بپذیرید. می توانید با خود بگویید ، ” من ترس و درد خود را می پذیرم . می پذیرم که ممکن است روزی این شخص را از دست بدهم . این کار سخت خواهد بود ، اما می پذیرم که از دست دادن بخشی از زندگی است. ”
به خود یادآوری کنید که مرگ بخشی از زندگی است. متأسفانه ، اندوه آن نیز چیزی است که تقریباً همه در طول زندگی با آن سر و کار دارند .
وقتی افراد معتقدند که جهان عادلانه و منصف است ، انعطاف پذیرتر هستند و زمان کمتری برای مقابله با از دست دادن عزیزان دارند.
یکی از راه های مثبت اندیشیدن در مورد جهان که به غلبه بر ترس از دادن عزیزان ، کمک می کند ، شناختن حلقه زندگی و اینکه زندگی و مرگ طبیعی است. برای این که زندگی وجود داشته باشد ، باید مرگ وجود داشته باشد. سعی کنید زیبایی را در زندگی و در مرگ ببینید. چرخه زندگی یک چیز شگفت انگیز است که می توانیم از آن قدردانی و تشکر کنیم . یاد بگیریم ، وقتی یک نفر می میرد ، دیگری می تواند زندگی کند .
قدردانی کنید. چیزی را به خودتان بگویید مانند ، “من ممکن است عزیزم را از دست دهم ، اما حداقل در حال حاضر وقت خود را برای گذراندن با آن ها دارم. من روی این موضوع تمرکز می کنم و از این مدتی که دارم سپاسگزارم . برای هر لحظه بسیار سپاسگزارم که باید با آن ها سپری کنم. ” ما همچنین می توانیم انتخاب کنیم که سپاسگزار باشیم که همه ما ، از جمله عزیزانمان ، شانس تجربه زندگی را داریم .
اگر دوست شما درد دارد ، می توانید روی این ایده تمرکز کنید که پس از گذشت این دوران ، دیگر رنج نخواهد داشت. شما می توانید بر این واقعیت متمرکز شوید که فارغ از اعتقادات ، آن ها در آرامش خواهند بود .
داشتن منابع مقابله ناکافی پیش از ضرر ، با مشکلات بالاتر و اندوه مزمن پس از از دست دادن یک عزیز همراه است. بنابراین ، در هنگام ترس از دست دادن یک عزیز ، استفاده از مکانیسم های مقابله بسیار مهم است.
افراد به طور معمول روش هایی برای کنار آمدن با احساسات خاص مانند ترس ، از دست دادن ، اندوه و روحیه افسرده دارند. برخی از نمونه های راه های مثبت مقابله با ترس از دست دادن عزیزان شامل ورزش ، نوشتن ، هنر ، فعالیت های طبیعت ، رفتارهای معنوی / مذهبی (مانند نماز) و موسیقی است .
با احساسات خود مناسب رفتار کنید. به خودتان اجازه دهید در صورت لزوم آن ها را احساس کنید و به آن ها اجازه دهید تا خود را نشان دهند . سطح افسردگی بالاتر (قبل از مرگ یک دوست عزیز) ممکن است نشان دهنده تعدیل بهتر در صورت اتفاق باشد. گریه کردن می تواند یک رهایی سالم و طبیعی از غم و اندوه باشد .
یک ژورنال ترس نگه دارید. افکار و احساسات خود را در مورد ترس از دست دادن عزیزان خود بنویسید .
اگر خود را دچار هراس و اضطراب شدید در مورد فکر از دست دادن یک دوست عزیز می بینید ، تمرینات تنفس عمیق می تواند به کاهش واکنش های فیزیولوژیکی (تنفس سنگین ، ضربان قلب سریع و غیره ) کمک کند و به شما در احساس آرامش کمک کند .
در یک مکان و موقعیت راحت بنشینید یا دراز بکشید. نفس های عمیق و آهسته را از طریق بینی خود تنفس کرده و از دهان خود بیرون بیاورید . فقط روی الگوی تنفس خود تمرکز کنید. به محض تنفس در داخل و خارج به معده / دیافراگم توجه کنید .
عزت نفس بالا عاملی محافظت کننده در برابر مشکلات درمورد مسائل مربوط به مرگ و ترس از دادن عزیزان است. با این حال ، مسائل مربوط به روابط مانند تعارض و وابستگی بیش از حد به دیگران ممکن است منجر به آسیب پذیری افراد در غم و اندوه مزمن پس از درگذشت یک دوست عزیز شود.
استقلال بیشتری داشته باشید و برای زندگی مستقلال برنامه ریزی کنید . اعتماد کنید که این شرایط راحت تر خواهد شد و قادر خواهید بود با آن کنار بیایید.
اعتقاد داشتن به معنا دار بودن جهان ، کمک می کند تا مردم با واقعیت مرگ مقابله کنند و می توانند در کاهش ترس از دست دادن عزیزان کمک کند. هدف در زندگی به معنای زندگی به دلایل خاص (مانند خانواده ، شغل ، کمک به جهان ، بازگشت به اجتماع و غیره) است نه صرفاً موجود یا زنده ماندن. اگر در زندگی هدف و یا اهداف متعددی دارید می توانید در مورد درگذشت شخص محبوب خود روی آن چه انجام می دهید و ادامه می دهید متمرکز شوید تا ادامه دهنده معنایی باشید که آن ها به آن دلیل زندگی کرده اند . این اطمینان را به شما می دهد که اگر عزیزی دیگر با شما نباشد ، زندگی خود را برای رسیدن او به آرزوها و معنای زندگی اش ادامه می دهید .
به یاد داشته باشید که شما یک عضو ارزشمند جامعه هستید. بر آن چه انجام می دهید ، متمرکز شوید و به جهان کمک کنید . آیا به دیگران کمک می کنید؟ با غریبه ها مهربان هستید ؟ آیا کمک خود را به یک خیریه اهدا می کنید یا داوطلب می شوید ؟ اذعان به این ویژگی ها می تواند به شما کمک کند درک کنید که یک هدف دارید و می توانید با وجود از دست دادن محبوب خود ، این هدف را ادامه دهید. حتی می توانید در آینده فعالیت ها یا پروژه های خاصی را به دوست خود اختصاص دهید .
برای کم کردن ترس از دست دادن عزیزان ، سعی کنید در مرگ معنی ایجاد کنید. نمونه ای از ایجاد معنا از در گذشتن ، این است که مرگ برای زندگی ضروری است ، یا اینکه مرگ صرفاً دروازه ای برای بعد یا واقعیت دیگر (مانند اعتقاد به زندگی پس از مرگ) است. مرگ برای شما چه معنی دارد ؟ آیا عزیز شما در زندگی آخرت زندگی خواهد کرد ؟ یا سهم آن ها در جامعه زنده خواهد ماند ؟
قدرت بالاتر می تواند هر چیزی باشد که بیشتر و قدرتمندتر از خودتان باشد. داشتن ارتباط یا تفکر در مورد اعتقادات مذهبی ، معنوی یا جهان بینی های به شما کمک می کند تا با موضوعات مرتبط با ترس از دست دادن عزیزان کنار بیایند.
اگر دیندار نیستید و به یک خالق الهی اعتقاد ندارید ، می توانید روی یک قدرت بالاتر مانند طبیعت تمرکز کنید (ماه و اقیانوس بسیار قدرتمند هستند). قدرت بالاتر همچنین می تواند یک گروه از افراد باشد (از آنجا که گروه ها می توانند از یک نفر قدرتمندتر باشند ).
نامه ای به قدرت بالاتر خود بنویسید و بخواهید که در ترس از دست دادن عزیزان به شما کند . در مورد احساسات و افکار خود نزد قدرت بالاتر خود دعا کنید. نتیجه ای را که می خواهید ببینید ، بخواهید .
اگر فرد موردعلاقه شما هنوز زنده است ، حتماً در روزهای پایانی ، وقت با کیفیت را با آن ها سپری کنید. در مورد خاطرات مشترک و همچنین آن چه در مورد آن ها قدردانی می کنید با دوست خود صحبت کنید . مطمئن شوید که بر احساس شما نسبت به دوست خود تأکید می کنید. به آن ها بگویید که آن ها را دوست دارید . این مکالمات در پایان عمر بسیار دشوار است ، اما می خواهید مطمئن شوید که آن چه را که می خواهید انتقال دهید ، انتقال داده اید تا پشیمان نشوید. گفتن حرف هایی که می خواهید بگویید ، کمک می کند تا راحت تر با ترس از دادن عزیزان ، کنار بیایید .
خانواده هایی که در مواقع از دست دادن در تداوم و حمایت قرار می گیرند ، در تحمل احساسات دشوار همراه با از دست دادن بهتر هستند . اگر احساس نیاز به صحبت با یکی از اعضای خانواده یا یک دوست دارید ، از آن ها بخواهید. ممکن است شما تنها فردی نیستید که نیاز به آسایش داشته باشد .
با اعضای خانواده خود زمان بگذرانید و از طریق گفتگو در مورد خاطرات مشترک یا مشارکت در فعالیت ها ، وحدت ایجاد کنید .
نه تنها تعامل های خانوادگی در کاهش ترس از دست دادن عزیزان کمک می کنند ، بلکه روابط خارج از خانواده نیز در افزایش توانایی های افراد در مقابله مثبت با پیش بینی مرگ ، مفید است. بحث در مورد احساسات و افکار خود با دیگران به منظور کاهش ترس و اضطراب مفید است .
اگر مذهبی یا معتقد هستید ، سعی کنید با افراد دیندار خود صحبت کنید تا به شما آرامش بخشیده و به یافتن برخی دعاهای مناسب کمک کنند .
نه تنها به حمایت اجتماعی احتیاج داریم ، وقتی که نگران کسی هستیم که کسی فوت کند ، بلکه حمایت اجتماعی از دیگران راهی عالی برای بهتر شدن و کاهش ترس از دادن عزیزان است.
در مورد مرگ با فرزندان خود صحبت کنید . اگر فرزندان دارید ، حتماً وقت خاص خود را صرف صحبت کردن در مورد موضوع مرگ کنید و متناسب با سن و درک کودک از جهان ، به او توضیح دهید که عزیزی که رفته است ، دیگر بازنمی گردد و در جایی بهتر ، زندگی آرام تری داشته و خوشحال است . اگر کودک شما به طور مستقیم در ارتباط با مرگ یکی از عزیزان خود بوده است ، بهتر است حتما از یک مشاور کودک برای رویایی با مرگ و ترس از دست دادن عزیزان دیگر، کمک بگیرید . بیشتر کتابخانه های عمومی کتاب های کودکانه دارند تا به شما و فرزندانتان در این زمینه با شیوه ای دلنشین کمک کنند .
یکی از بزرگترین ترس هایی که مردم هنگام در نظر گرفتن مرگ یک دوست عزیز دارند پایان دادن به این رابطه است . اما ، رابطه با شخصی که درگذشته ، در خاطرات ، دعاهای شما ، احساسات و افکار شما درباره شخص زندگی می کند.
بر این واقعیت تمرکز کنید که رابطه و ارتباط شما با این شخص هرگز نمی تواند بمیرد .
رها کردن این آرزو در مقابله با ترس شما بسیار مهم است. ما موجودات آسیب پذیر هستیم ، اما این بدان معنا نیست که ما باید با ترس زندگی کنیم . این بدان معنی است که ما همانطور که برای آرامش داشتن ، دعا می کنیم ، باید به زندگی ادامه دهیم . ما این خرد را کسب می کنیم که می دانیم چه چیزهایی را می توانیم و نمی توانیم کنترل کنیم . ما بر بسیاری از شرایط زندگی هیچ کنترلی نداریم ، اما همیشه کنترل چگونگی کنار آمدن را کنترل می کنیم .
ما عزیزان بسیاری را در طول زندگی خود از دست خواهیم داد ، زیرا این امر اجتناب ناپذیر است. اما با تمرکز زیاد روی ضرر و زیان بالقوه ، خود زندگی را از دست می دهیم. اگر دائماً نگران هستید یا ترس از دادن عزیزان را دارید ، آن فرصت های شگفت انگیز را برای برقراری ارتباط با دیگران و احساس شادی از این ارتباط از دست خواهید داد .
درست است که هر یک از ما ، شرایطی در زندگی را تحمل می کنیم که ممکن است ما را به زانو درآورد. اما بدانید که می توانید دوباره از بلند شوید و همچنین قدرت و شجاعت برای زنده ماندن را پیدا کنید .
برخی ممکن است بگویند که زندگی ما با ارزش نیست ، زیرا ما می میریم . این درست نیست ، همین زمان زنده بودن ما ، باارزش است . وقت خود را در کنار عزیزان خود بگذرانید . با شهامت نشان دادن و ابراز عشق ، واقعی زندگی کنید . با گذراندن وقت با کسانی که بیشتر به آن ها اهمیت می دهید ، خاطرات ماندگاری ایجاد کنید تا ترس از دست دادن عزیزان برای شما ، کمتر شود .
هنگامی که ترس از دست دادن عزیزان در درون شما ، شروع می شود ، رشد می کند تا همه موارد دیگر را مسدود کند. آن را به صورت مکتوب بیان کنید و به احساسات خود یک منبع امن بدهید. بعضی اوقات دیدن ترس های شما و فکر کردن به آن ها ، باعث کمتر شدن آن می شوند .
کسی را پیدا کنید که در PTSD یا مشاوره غم و اندوه تخصص دارد. شما لازم نیست این کار را به تنهایی انجام دهید. همیشه پشتیبانی و کمک در دسترس است . درست است که مرگ و میر بخش مهمی از زندگی است. بدون شک ما در طول زندگی با ضررهای متعددی روبرو خواهیم شد. اما این بدان معنا نیست که ما باید به خاطر ترس از دست دادن عزیزان ، تسلیم زندگی شویم .
روش هایی برای مقابله و کاهش ترس و اضطراب وجود دارد تا بتوانید روی چیزهای خوب زندگی مانند توسعه روابط معنی دار متمرکز شوید . از تمام آن چه زندگی ارائه می دهد ، لذت ببرید و آن را دوست داشته باشید . عزیزان و دوستان خود را در آغوش بگیرید و از تمام آن چه که هست ، قدردانی کنید .
در شرایطی که کودکی والدین خود را زود از دست می دهد ، می تواند تأثیر اضطراب در طول زندگی و ترس از دست دادن عزیزان دیگری را داشته باشد. همچنین می تواند ترس از ترك شدن را تشدید كند . برخی از کودکان ممکن است دچار اختلال استرس پس از سانحه شوند ، جایی که ممکن است خاطرات از دست دادن را در ذهنشان دوباره مرور کنند و منجر به پریشانی و اضطراب زیادی شود.
یکی از افکار فعلی در حال حاضر این است که درمان PTSD نگرانی اصلی در مورد مشاوره اندوه فردی و ترس از دست دادن عزیزان است. بهتر است حتما کودکی که در مواجهه با مرگ از دست دادن عزیزی قرار گرفته است ، به مشاوره درمانی برود ، زیرا اگر اندوه او همانطور رها شود ، تا بزرگسالی ادامه پیدا خواهد کرد .
روشی که ممکن است علائم اضطراب و ترس از دادن عزیزان در بزرگسالی آشکار می شود ، این است که وقتی کسی در خانواده بیمار باشد ، بیش از حد نگرانی برای از دست دادن ، به وجود بیاید . چنین اضطرابی می تواند بسیار خسته کننده و پرانرژی باشد . اگر از ترس از دست دادن عزیزان رنج می برید ، مشاوره درمانی می تواند کاملاً کمک کند .
بله ، طبیعی است که نمی خواهیم افرادی که دوستشان داریم ، بمیرند. ما از بودن آن ها لذت می بریم و می دانیم زندگی بدون آن ها بسیار متفاوت خواهد بود. ما همچنین به اندازه کافی در مورد مرگ در فرهنگ مدرن صحبت نمی کنیم .
فروید ترس از مرگ و درگذشت ” تاتاتوفوبیا ” را به وجود آورد و احساس کرد همه ما از آن رنج می بریم ، زیرا از پذیرش مرگ و میر خودداری می كنیم . روانشناسان مدرن این ترس رایج را ” اضطراب مرگ ” می نامند که در واقع همان ترس از دست دادن عزیزان است.
گاهی اوقات ما از ترس از دست دادن عزیزان ، برای مخفی کردن سایر ترس هایی که از آن ها شرمنده هستیم ، استفاده می کنیم ، مانند ترس از:
ترس از دست دادن عزیزان ، به صورت طبیعی شامل نگرانی و غم و اندوه است ، زمانی که در مورد عزیزان خود فکر می کنیم ، به سراغمان می آید و به دنبال درک آن ، یک واقعیت غیرقابل اجتناب از زندگی را درک می کنیم . این می تواند به معنای لحظه ای باشد که به مرگ و میر خودمان فکر می کنیم ، اما به طور کلی و به صورت مدام به سراغ ما نمی آید .
ترس ناسالم از دست دادن عزیزان ، بیشتر شبیه اضطراب رو به افزایش است و با تفکر شدید همراه است . ما احساس می کنیم زندگی بدون شخص دیگر تمام می شود. هرچه بیشتر درباره از دست دادن فرد مورد علاقه مان فکر کنیم ، احساس ترس از دست دادن عزیزان در ما بدتر می شود . علائم اضطراب شروع می شود ، که می تواند شامل موارد زیر باشد:
زیرا در واقعیت برخورد با آن ها آسان تر است.
ما نمی توانیم برای مقابله با ترس از دست دادن عزیزان ، آن ها را از مرگ متوقف کنیم. اما ما می توانیم پشتیبانی کنیم تا روش های جدیدی از وجود را بیاموزیم و قدم های به جلو برداریم تا دیگر به خاطر ترس هایی که در وجودمان به دلایل دیگر هستند ، یا همان ترس های زیر ترس ، آزار نبینیم و شخصیت خود را قوی تر کنیم تا با ترس از دست دادن عزیزان ، راحت تر کنار بیاییم .
اگر در یک رابطه وابسته به همبستگی شدید هستید ، احساس خواهید کرد که وظیفه شما این است که مرتباً شخص دیگر را خوشحال کنید ، و این که نمی دانید بدون آن ها ، چه کسی هستید.
علیرغم اینکه به خودتان می گویید که شما شخص دیگری را “واقعا دوست دارید” ، وابستگی به همبستگی یک روش سالم برای ارتباط نیست . این باعث می شود که شما نتوانید تمام منابع درونی و قدرت شخصی خود را ببینید و ترس از دست دادن عزیزان در شما شدت پیدا می کند .
اجازه دادن به خود برای حرکت به بیرون و استقلال ، می تواند یک تغییر واقعی ایجاد کند. اما وابستگی متقابل نیز می تواند الگویی بسیار قدرتمند باشد و ممکن است شما نیاز به کمک های حرفه ای داشته باشید تا احساسات خود را درک کنید و یاد بگیرید که اعتماد به نفس خود را بالا ببرد .
از تاناتوفوبیا معمولاً به عنوان ترس از مرگ یاد می شود . به طور خاص تر ، می تواند ترس از دست دادن عزیزان یا ترس از روند مرگ باشد . طبیعی است که کسی در سن بالا نگران سلامتی خود باشد . همچنین معمول است که کسی ترس از دست دادن عزیزان خود را داشته باشد. با این حال ، در برخی افراد ، این نگرانی ها می توانند به نگرانی ها و ترس های مشکل ساز تر تبدیل شوند .
انجمن روانپزشکی آمریكا به طور رسمی ترس از دست دادن عزیزان را به عنوان یك اختلال تشخیص نمی دهد . درعوض ، اضطرابی که فرد ممکن است به دلیل این ترس با آن روبرو شود ، اغلب به اضطراب عمومی نسبت داده می شود .
علائم و نشانه های thanatophobia :
علائم تاتاتوفوبیا ممکن است همیشه وجود نداشته باشد . در حقیقت ، فقط ممکن است زمانی متوجه علائم و نشانه های این ترس شوید که شروع به فکر کردن در مورد مرگ خود یا مرگ یک دوست عزیز کردید .
شایع ترین علائم این وضعیت روانی عبارتند از :
برخی از افراد به احتمال زیاد ترس از دست دادن عزیزان را تجربه می کنند یا از فکر مرگ می ترسند . این عادت ها ، رفتارها یا عوامل شخصیتی می توانند خطر ابتلا شما را نسبت به بیماری اتاتوفوبیا افزایش دهند :
اضطراب مرگ و ترس از دست دادن عزیزان ، در 20 سالگی به اوج خود می رسد. با پیر شدن ، ترس ها کمتر می شوند .
زنان و مردان هر دو در دهه 20 زندگی خود ، هورمون اتفاوفیوبیا را تجربه می کنند . با این حال ، بسیاری از زنان در دهه 50 خود دارای سنگرفتگی ثانویه از افاتوفوبیا بودند .
افراد مسن ممکن است از روند مردن یا عدم سلامتی ترس داشته باشند . با این حال فرزندان آن ها بیشتر از مرگ می ترسند .
افرادی که کمتر فروتن هستند ، بیشتر از مرگ خود نگران هستند . افرادی که دارای تواضع بالاتری هستند ، ترس از دست دادن عزیزان را کمتر احساس می کنند . این بدان معنی است که آن ها کمتر احتمال اضطراب مرگ را دارند .
افرادی که مشکلات سلامت جسمی بیشتری دارند ، هنگام در نظر گرفتن آینده خود ترس و اضطراب بیشتری را تجربه می کنند .
تاناتوفوبیا یک بیماری بالینی شناخته شده نیست . هیچ آزمایشی وجود ندارد که بتواند به پزشکان در تشخیص این هراس کمک کند . اما لیستی از علائم شما درک بیشتری از آن چه را که تجربه می کنید ، به پزشکان می دهد .تشخیص رسمی احتمالاً اضطراب خواهد بود . اما پزشک خاطرنشان خواهد کرد که اضطراب شما ناشی از ترس از مرگ یا ترس از دست دادن عزیزان است .
برخی از افراد علائم اضطراب را بیش از 6 ماه تجربه می کنند . آن ها همچنین ممکن است از ترس یا نگرانی در مورد سایر مسائل نیز برخوردار باشند . تشخیص این وضعیت اضطراب گسترده تر ممکن است اختلال اضطراب عمومی باشد .
اگر پزشک شما از تشخیص مطمئن نیست ، ممکن است شما را به یک ارائه دهنده سلامت روان ارجاع دهد . این می تواند شامل موارد زیر باشد :
درمان اضطراب و هراس مانند افاتوفوبیا مربوط به تسکین ترس و نگرانی ناشی از این موضوع است . برای این کار ، پزشک شما ممکن است از یک یا چند مورد از این گزینه ها استفاده کند :
به اشتراک گذاشتن آن چه شما با یک درمانگر تجربه می کنید ، ممکن است به شما در مقابله بهتر احساسات کمک کند . درمانگر شما همچنین به شما در یادگیری راه هایی برای مقابله با بروز این احساس کمک می کند .
این نوع درمان بر ایجاد راه حل های عملی برای مشکلات متمرکز است . هدف این است که در نهایت الگوی تفکر خود را تغییر دهید و وقتی به سمت ترس از دست دادن عزیزان ، ذهن خود را راحت کنید.
مراقبه ، تصویر سازی و تکنیک های تنفس ممکن است به کاهش علائم جسمی اضطراب هنگام بروز کمک کند . با گذشت زمان ، این تکنیک ها ممکن است به شما در کاهش ترس خاص شما در مورد ترس از دست دادن عزیزان به طور کلی کمک کند .
پزشک شما ممکن است داروهایی را برای کاهش اضطراب و احساس هراس ناشی از فوبیا تجویز کند . با این حال ، دارو به ندرت یک راه حل طولانی مدت است . این ممکن است برای مدت زمان کوتاه استفاده شود ، در حالی که شما در مواجهه با ترس از دست دادن عزیزان ، در روند درمان هستید .
نگرانی از آینده و ترس از دست دادن عزیزان طبیعی است . در حالی که ما می توانیم در لحظه زندگی کنیم و از یکدیگر لذت ببریم ، ترس از مرگ یا مردن هنوز هم می تواند نگران کننده باشد . اگر نگرانی به هراس تبدیل شده یا احساس مسئولیت بیش از حد کرده اید ، به دنبال کمک باشید . اگر نگرانی های شما از ترس از دست دادن عزیزان ،مربوط به تشخیص اخیر یا بیماری یک دوست یا اعضای خانواده است ، صحبت کردن با کسی درباره آن چه که تجربه می کنید ، می تواند مفید باشد .
درخواست کمک و یادگیری نحوه برخورد با این احساسات و ترس ها به صورت سالم ، می تواند به شما در مدیریت شرایط کمک کند و از احساس غرق شدن جلوگیری می کند .
ما ترس از دادن عزیزان را داریم ، زیرا به فکر آینده هستیم و این که چه اتفاقی می افتد . به جای تمرکز در این جا و اکنون و آن چه می توانید با این لحظه انجام دهید، به زمانی که آن ها را از دست داده اید ، فکر می کنید .
مطالعات نشان می دهد که وقتی افراد به طور کلی بیشتر پذیرای مرگ و میر هستند ، زمان آسان تری برای مقابله با ضرر دارند و در کل مقاومت بیشتری نشان می دهند.
از تاناتوفوبیا معمولاً به عنوان ترس از مرگ یاد می شود . به طور خاص تر ، می تواند ترس از دست دادن عزیزان یا ترس از روند مرگ باشد .
سلام من مدتی هست که یه رفیق صمیمی پیدا کردم اما هر دفعه میترسم که یه روزی از دستش بدم و دلیل این که این ترس خیلی برام مشکل ساز شده اینه که غیر از اون کسی نیست که کنارم باشه و منو درک کنه. چکار میتونم انجام بدم برای این که این ترس تموم بشه خیلی دارم اذیت میشم بابتش
اولین باری که این حسو داشتم ۹سالم اینا بود وقتی فکر از دست دادن مامانم تو ذهنم میومد یه حس بدی بهم دست میداد و میزدم زیر گریه این حس وقتی که هیفده سالم شد دوباره برگشت و حتی شدید ترم شد مثلا وقتی مامانم تنها میره بیرون یه حسی میگه الان اخرین دیدارتونه یه تپش قلب شدیدی بهم دست میده انگار که اون لحظه سر قراره برای مامانم اتفاق بدی بیوفته بعضی وقتام اصلا احساس میکنم مامان بابام مامان بابای واقعیم نیستن و دارم باتوهمات خودم زندگی میکنم و انگار این دنیایی که توشم توهمه یادمم نیس چطور اینجام حتی همین الانم مامانم رفت نونوایی که نون بخره یه اشفتگی بی جهتی بهم دست میده که نگو
خب راستش احساس میکنم این فکرا یکمم تقصیر مامانم هس که خیلی ازاینکه بمیره وفلان حرف میزنه وباکوچیک ترین درد هاشم ناله میکنه از بچگی این حرفاش روم تاثیر گذاشته نکنه الان بی مامان شی بااینکه ۴۹سال بیشترم نداره اینقدر احمقانه احساس به این چیزا فکر میکنم حالمو بدتر میکنه
سلام دوست عزیز؛ این افکار معمولا برای کسی که در دوران کودکیش دلبستگی ایمنی شکل نگرفته پیش میاد. اگه بحدی حالتون رو بد میکنه که عملکرد روزانه و تحصیلیتون رو مختل میکنه به روانشناس فردی مراجعه کنید.
من خودمو از دست دادم هیچی بدتر از این نیست که خودتو از دست بدی
سلام من ۳۵ سالمه با مادرم زندگی میکنم پدرم رو کودکی از دست دادم چند سال پیش به اسکیزوفرنی مبتلا شدم و الان هم با داروهای اعصاب سرپام شغل و پس اندازی هم ندارم و کاملا به مادرم وابسته هستم به خاطر همین چندین برابر به خاطر از دست دادنش اضطراب دارم که بعد از اون چه بلایی سرم میاد دوست دارم مستقل بشم ولی تو این سن و سال دیگه نمیدونم چطوری لطفا با توجه به شرایطم راهنمایی کنید تروخدا به دادم برسین
سلام دوست عزیز؛ برای بررسی بیشتر به روانشناس فردی مراجعه کنید. روانشناس به شما کمک میکنه دلیل این حالتون رو ریشه یابی کنید و با آموزش تکنیک ها و راهکارهای مناسب با توجه به شرایطتون از این بحران عبور کنید.
تک فرزندم ۲۷سالمه پدرمو شش سال پیش ازدست دادم تموم دارایی من مادرم هست ۶۱سالشه وابستگی شدید بهم داریم یک شب بدون هم حای نخوابیدین چندماهه مریض شده من هرشب تاصبح گریه میکنم خیلی ترس ازدست دادنشو دارم چون فکر اون روز ک نباشه منو میکشه
سلام دوست عزیز؛ شما میتونید به کمک روانشناس فردی به بررسی ترس ها و دلایل اون بطور ریشه ای بپردازید و با یادگیری تکنیک ها و مهارت هایی میتونید بر ترسهاتون غلبه کنید و یا از رنج ان بکاهید.
عالی بود استفاده کردم از مطالب خوبتون
ممنون از توجهتون
من نمی دونم چم شده هی یک فکر تو کلم افتاده مادرمو از دست بدم منم رو مادرم حساسم خدایی نکرده زبونم لال بشه بدبخت میشم داغون میشن باید دیگه برم اون موقه بمیرم امید ۱۳ ساله
سلام دوست عزیز این افکار آزاردهنده ریشه در اضطراب و استرس داره که باید دقیق تر بررسی بشه پیشنهاد میکنیم حتما به مشاور فردی مراجعه کنید.
همون خدایی که مارو تا ایجا رسونده ازاین به بعد هم مارو حمایت میکنه سرانجام همه امور به دست اوست همه چیز ختم به خیر میشود
من مادرم که اتفاقا ترس از دست دادن اونو دادم منو درک نمیکنه و نمیذاره به روان پزشک مراجعه کنم میشه بگین چکار کنم …داره خیلی عذابم میده
من ۱۳ سال دارم خیلی این ترس درون من زیادهیش مشاور رفتم درست نشده این خیلی شدیده و دارم ذره ذره آب میشم چکار کنم میگن دارو هم ضرر داره روی مغز خیلی سخته درصورتی که برای مادرم جای نگرانی نیست امامن اینطورم مادر من دیر ازدواج کرده و یوسال و نیم است این فکر داره منو میکشه میشه راهنماییم کنیین.
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه اگر نظر روانشناس اینکه به روانپزشک مراجعه کنید اگر بهتون دارو داده باشند چون زیر نظر پزشک هستید مشکلی برای شما ایجاد نمیکنه پیشنهاد میشه حتما درمان تون رو ادامه بدید
سلام فکر میکنم اگه کاریو که بهمگفته میشه تو ذهنمو انجام ندم واسه افرادی که میشناسم اتفاق بدی میفته چون من او کاری قرار بود بکنمو نردم واسه من
چرا تو عین منی 🥺
سلام،
بنده آقایی هستم ۳۲ ساله، پدر و مادرم دیر ازدواج کردند و پدرم را در ۱۵ سالگی از دست دادم، مادرم ۶۸ سال دارد و خیلی شکسته و ناتوان شده است ، از طرفی هیچ کاری نمیتوانم در مورد ضعف و ناتوانی اش انجام دهم و خیلی به ایشان احساس ترحم دارم و کاری از دستم بر نمی آید و از طرف دیگر فکر از دست دادنش هر شب در سرم رژه میرود و مدام اذیتم میکند، چون بعد از او من می مانم و یک خواهر کوچکتر از خودم، خیلی دارم تلاش میکنم هرچه زودتر بتوانم ازدواج کنم تا همدمی وارد زندگی شود ولی هر روز بدتر از دیروز….
نمیدانم با افکار پریشانم چه کنم، صادقانه بگم حس میکنم فردای نبود مادر که از خواب بلند شوم ، دنیا را میخواهم چکار؟ آیا زندگی رنگ و بویی دارد؟
هر از چند وقت به بهزیستی سر میزنم و مبلغی کمک میکنم به بچه ها و وقتی بچه های بی سرپرست رو میبینم که از پدر و مادر تعریفی توی ذهن خودشون ندارن نمیدونم چی بگم، مثل من که برادری نداشتم هیچ حسی از داشتن برادر به ذهنم متبادر نمیشه اونا هم همینطور …
لطفا در این مورد راهنمایی کنید بنظرتون چکار باید بکنم؟ برنامه تشکیل زندگی رو تو یکی دوسال آینده هر طور شده باید پیاده کنم وگرنه ذره ذره دارم از درون نابود میشم
سلام دوست عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه متوجه احساس شما از این موضوع شدم و به هر حال زندگی پیچیده و سختی را مشخصا گذراندید و دارید میگذرونید و احساس هایی که دارید احساس های طبیعی هست با توجه به شرایط تون من پیشنهاد می کنم حتما به یک روانشناس مراجعه کنید تا بتونید برای زندگیتون دقیقتر و مطمئنتر تصمیم بگیرید شما می توانید از مشاوره کلینیک روان آرام وقت بگیرید و هم به صورت حضوری و غیر حضوری مشاوره داشته باشید
درود بر شما ممنون از پاسخگویی اون و تشکر بابت درکتتون، حتما همین کار را انجام خواهم داد و مراجعه به روانپزشک را در برنامه ام قرار میدهم، همین الان که دارم کامنت مینویسم دیشب کابوس خبر فوت مادرم را میدیدم که خداراشکر خواب بود، دو روز قبل ساعت ۶ صبح در خواب خیالات برم داشت که مادرم مشکلی برایش پیش آمده که من را صدا میکند از خواب پریدم و در حالت گیجی رفتم بالای سرش خواب بود ، بعلت این شوک ۲ روز سردرد بودم… امیدوارم با کمک روانپزشک این مشکل حل شود.
اجرتان با خدا
دوست خوبم روانشناس مراجعه کنید نه روانپزشک.
سلام راستش من ۱۶ سالمه و حدود یک هفته ی پیش مادر بزرگم نفسش گرفت و مادرم شروع کرد به گریه کردن توی یک لحظه فکر کردیم داره میمیره ولی منو داداشم قایم شدیم دستام داشت میلرزید خیلی ترسیده بودم که بعد از چند دقیقه خون بالا آورد و من فقط صداشو شنیدم … خلاصه ایشون رو بردیم بیمارستان و الان مرخص شدن ولی من از اون موقع دائم نگران اینم که نکنه دوباره اون اتفاق بیفته و مادر بزرگم بمیره .این فکر خیلی اذیتم میکنه. راستی شب اون روزی که این اتفاق افتاد گلاب به رو تون بیرون روی گرفتم و سریع قرص زد تهوع و بیرون روی خوردم .راستش روحیم خیلی حساسه نمیدونم باید چیکار کنم ؟
سلام دوست عزیز ،متوجه احساس شما از این موضوع شدم، طبیعیه که به دتبال یک اتفاق پراسترس ، اینطوراحساسی داسته باشید ، و این مسئله با مرور زمان بهتر میشه ، این رو همیشه یادت باشه در زندگی ، ما شیرینی و تلخی رو در کنار هم داریم ، و اگر همه ی این موارد با هم در زندگی نباشه ، زندگی دیگه معنایی نداره .
سلام ترس از دست دادن همسر و پسرمو داره منو میکشه،شب و روز ندارم،همسرم مدام سرکاره اصلا به احساساتم توجه نمیکنه روز به روز داره بیشتر این حس اذیتم میکنه آروم و قرار ندارم،عصبیم،خوابای پیشون میبینم که همسرم نیست یا فوت شده حالم بدتر میشه واقعا در شرایط بدی هستم و اینکه هیچکس درکم نمیکنه
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه باتوجه به چیزی که فرمودید ممکنه که اضطراب جدایی باشه ولی این موضوع کامل باید بررسی بشه و بعد از بررسی دقیق و کامل تشخیص داده بشه اما با توجه به چیزی که فرمودید ممکنه که اضطراب جدایی باشه برای بررسی دقیق بهتون پیشنهاد می کنم که حتما به مشاور روانشناس مراجعه کنید
من همیشه اینطور خسته شدم
سلام. منم با ترس از دست دادن نزدیکان چند روز هست سراغم آمده. دارم اذیت میشم. استرس زیاد گرفته من رو. امیدوارم به کمک خداوند بتونم این مشکل رو حل کنم. وگرنه توی سن ۳۶ سالگی به عنوان یه پسر نابود میشم. به امید خدا امیدوارم که این ناراحتی ها و ترس ها هم برای دیگران از بین بره هم برای من.
سلام من ۳۱ ساله ام هست دوماه هست من ترس از دست دادن نزدیکان دارم حتی عدد ۲۰ رفته توی مغزم
هر روز یا بعد از ۲۰ سال پدر و مادرم یا نزدیکانم رو از دست بدم حتی چندبار خواستم دست به خودکشی بزنم که نتونستم
زهرا جون منم مثل شمام
سلام
منم خیلی میترسم که عشقم رو از دست بدم نمیدونم چیکار کنم 🥺