اولین قدم برای جلب اعتماد همسر این است که شخص خود را به عنوان یک انسان محترم و قابل اعتماد بپذیرد. پذیرفتن این موضوع کمک میکند تا بتواند به تجربههای قبلی خودش هم اعتماد کند. هر شخص با تجربههای مختلفی که کسب میکند، میآموزد که انسان بهتری باشد و رفتارهای صحیحتری از خودش نشان دهد.
دروغ گفتن میتواند تمام تلاشهایی که برای جلب اعتماد همسر خود انجام داده اید را از بین ببرد. بعضی افراد تصور میکنند دروغهای کوچکی که به یکدیگر میگویند، به رابطه و اعتماد طرف مقابل آسیبی نمیرساند در صورتی که این باور کاملا غلط است. شریک زندگی شما اگر متوجه شود که گفتن دروغهای کوچک برای شما آسان است، ناخودآگاه به این فکر میافتد که شما اگر بخواهید در موقعیتهای دیگری هم به او دروغ میگویید. نکته دیگری که وجود دارد این است که برخلاف تصوری که وجود دارد، همسر شما بهراحتی متوجه دروغ گفتن شما میشود؛ بهخصوص اگر در رفتار یا حرفهایتان تناقض ببیند.
همسر شما اگر به این نتیجه برسد که شما واقعا نگران او و اتفاقات و وقایعی که در پیرامون او رخ میدهد هستید، به شما بیش از پیش اعتماد خواهد کرد. هم چنین این موضوع باعث میشود که طرف مقابل نیز برای جلب اعتماد شما تلاش کند. او هم سعی میکند نگرانیاش را در مورد کارهایی که انجام میدهید ابراز کند. شما با نشان دادن نگرانی خود، هم برای جلب اعتماد همسر تان تلاش می کنید و هم به او حس امنیت و اطمینان میبخشید.
پنهان کردن هر اتفاقی، هر چقدر هم که آن اتفاق بیاهمیت بهنظر برسد، میتواند به اعتماد به وجود آمده بین شما و همسرتان صدمه بزند. همه افراد در طول روز و به خاطر شرایط و فشارهای مختلفی که تجربه میکنند ممکن است با مشکلات کوچک و بزرگی مواجه شوند. مشکلات ایجاد شده ذهن شخص را به سمت خودش میکشد و تمام تمرکز او را از بین میبرد. در چنین شرایطی، همسر شما که متوجه تغییر رفتار شما شده، منتظر میماند تا موضوع را با او در میان بگذارید. تلاش برای عادی جلوه دادن شرایط و پنهان کردن اتفاق، نه تنها کمکی به رابطه نمیکند بلکه به کارهایی که برای جلب اعتماد همسر خود انجام داده اید ضربه میزند.
در هنگامی که همسرتان تماس می گیرد، سعی کنید هر طور شده تلفن را جواب بدهید و اگر موفق به این کار نشدید، در سریعترین زمان ممکن با او تماس بگیرید. این روش شاید خیلی ساده به نظر برسد اما اجرای آن کمک بزرگی به همسرتان میکند که نگرانیاش در مورد شما برطرف شود و اعتمادش خدشهدار نشود.
آگاهی داشتن از سلایق و نیازهای شریک زندگیتان به شما کمک میکند تا بتواند تصمیمهایی بگیرید که برای طرف مقابلتان هم خوشایند باشد. البته این موضوع به این معنی نیست که به بهانه این که چگونه اعتماد همسرم را جلب کنم یا این کار باعث جلب اعتماد همسر من میشود، از نیازهای خودتان چشم بپوشید و خودتان را فدا کنید بلکه باید بتوانید بین این دو موضوع تعادل مناسبی برقرار کنید.
اجرای همهی خواستههای طرف مقابل باعث میشود او به این نتیجه برسد که میتواند هر کاری که دوست دارد انجام دهد و شما هم از او حمایت خواهید کرد. این سوتفاهم نه تنها کمکی به افزایش صمیمیت و جلب اعتماد همسر شما نمیکند بلکه میتواند رابطه شما را به چالش بکشد.
صحبت در مورد موضوعات مختلف بخصوص در اوایل آشنایی یا ازدواج باعث میشود تا دو نفر همدیگر را بشناسند. هر چه این شناخت عمیقتر شود، هر کدامتان احساس صمیمیت بیشتری خواهد کرد و این موضوع باعث جلب اعتماد همسر شما میشود. زنان و مردان مختلف بسته به شرایط روحی و تربیتی که دارند، معیارهای ذهنی متفاوتی برای اعتماد کردن دارند. شما در طی این صحبتها با شناساندن خود باعث میشوید که شریک زندگی شما، احساس نزدیکی به شما را داشته باشد. این احساس نزدیکی، ضمن جلب اعتماد همسر شما، او را به ادامه رابطه با شما ترغیب میکند.
مواجهه با خیانت همسر، یکی از دشوارترین و شاید ناگوارترین اتفاقاتی است که فرد ممکن است در طول زندگیاش با آن مواجه شود. فردی که مدتی طولانی برای جلب اعتماد همسر خود تلاش کرده است، در یک لحظه با حجم عظیمی از احساسات متفاوت مواجه میشود. این احساسات ممکن است خشم، غم، ناامیدی، شرم یا احساسات ناخوشایند دیگری باشند. فرد خود را کاملا تنها مییابد. هر شخص بستگی به پیش زمینه روحی یا عاطفیاش برخورد متفاوتی با این موضوع دارد. فرد ممکن است چنین موضوعی را انکار کند یا تلاش کند که چنین چیزی را از یاد ببرد.
البته خشم زیاد ناشی از خیانت و از دست رفته دیدن اعتماد، در بعضی موارد منجر به فعالیت های مجرمانه میشود. سالانه قتلهای زیادی در پی چنین اتفاقی رخ میدهد. در چنین شرایطی فرد از خودش سوالات زیادی میپرسد. « الان باید چه کاری انجام دهم؟ آیا رابطه ما به اتمام رسیده است؟ آیا ازدواج ادامه خواهد داشت؟»
از طرف دیگر طرف مقابل، که این خطا از او سر زده است، نیز احساسات متناقضی را تجربه میکند. البته احتمالا او قبلا به چنین اتفاقی فکر کرده است اما این سوالات خواه ناخواه در ذهن او هم ایجاد خواهد شد.
پیشنهاد میکنم حتما مقاله: بهبود رابطه بعد از خیانت را بخوانید
فرد مدام از خودش میپرسد، چه اشتباهی مرتکب شده است که همسرش دارد به او خیانت میکند. در چنین لحظاتی بهتر است فرد شروع به قدم زدن کند و محل را ترک کند. با توجه به ناگهانی بودن و حجم زیادی خشم یا عصبانیت ایجاد شده ممکن است اتفاقات ناگواری رخ بدهد. اتفاقاتی که فرد بلافاصله از آن پشیمان خواهد شد.
قدم بعدی انتخاب یک شخص مناسب برای صحبت کردن است. واضح است که شرایط کاملا دشوار خواهد بود اما انتخاب یک دوست و آشنای نامناسب و برملاشدن راز شما، صدمات جبران ناپذیرتری به شما وارد خواهد کرد. معمولا در لحظات اولیه فکر کردن به این که چرا این اتفاق افتاده کمکی نخواهد کرد اما فرد باید بتواند خودش را کنترل کند؛ هر چقدر این کار دشوار باشد. در چنین شرایطی ممکن است به مشاوره نیاز داشته باشید. برای مشاوره می توانید با مشاوران مرکز روان آرام تماس بگیرد.
کاملا طبیعی است که جلب اعتماد همسر برای دومین بار به مراتب از مرتبه اول سختتر است. چراکه حداقل برای مدتی، او به این موضوع در گوشهی ذهنش به عنوان یک احتمال نگاه میکند. اهمیتی ندارد که زن یا مردی که مرتکب خیانت شده، چقدر در گذشته برای جلب اعتماد همسر خود تلاش کرده است؛ همه تلاشهای او تحت الشعاع این پیشامد قرار میگیرد.
در چنین شرایطی هر دو طرف باید تصمیم بگیرند که میتوانند رابطه و اعتمادسازی را از ابتدا شروع کنند یا نه. این تصمیم گیری زمانی سختتر میشود که پای بچهها هم در میان باشد. یک اشتباه بزرگ که ممکن است زوجین درگیر خیانت مرتکب شوند، صحبت با بچهها در مورد اتفاق است. جلب اعتماد همسر شما، برایتان دشوار خواهد بود اما جلب اعتماد فرزند شما تقریبا غیرممکن است. تعدادی از ازدواجها پس از این رخداد کاملا از هم میپاشد اما زوجهای دیگری هم هسنتد که تصمیم میگیرند با تلاش دوباره و جلب اعتماد همسر خود، زندگی شان را نگه دارند.
این سوالی است که همه کسانی که تصمیم میگیرند بعد از خیانت، رابطه شان را ادامه دهند از خود میپرسند. از طرف دیگر شریک زندگی از خود میپرسد که باید برای جلب اعتماد همسرش چه کارهایی انجام دهد.
همسر شما کاملا میداند که مسیر طولانی و دشواری برای جلب اعتماد همسر خود دارد. شما هم باید بدانید که اعتماد دوباره، یک شبه به وجود نخواهد آمد. خواه ناخواه باید زمان بگذرد تا شرایط به حالت عادی خودش برگردد.
این که «مگر آن زن یا مرد چه چیز بهتر از من دارد؟» به شما هیچ کمکی نخواهد کرد. هر فرد ممکن است با توجه به شرایط خودش در نظر شریک زندگی شما مناسب به نظر رسیده است. شما با چنین سوالی فقط دارید باعث اذیت و آزار خودتان میشوید. هم چنین این افکار، تلاشهایی که طرف مقابل دارد انجام میدهد تا باعث جلب اعتماد همسر خود شود را بیثمر میکند.
خشم و عصبانیت واکنشهای بسیار معمول به این اتفاق هستند. اما باید توجه داشت که هر چقدر که برخورد شما خشنتر و بیادبانهتر باشد، کار هردوی شما برای برگرداندن شرایط به حالت عادی سختتر خواهد بود. از طرفی شما دارید تلاش میکنید که وقایع را از یاد ببرید و به یک شروع مجدد فکر میکنید. از طرف دیگر شریک زندگی شما به راههای مختلفی فکر میکند تا ثابت کند که تمام تلاشش را برای جلب اعتماد همسر خود بکار گرفته است. مجازات کردن و برخورد نامناسب، مانعهای زیادی بر سر راه هر دو طرف ایجاد میکند.
بسیاری اتفاق میافتد که افرادی که در ابتدای راه نمیتوانستند به این که «چگونه باید دوباره به همسرم نگاه کنم» یا «چگونه به چنین فردی اعتماد کنم؟» فکر میکرده اند، توانسته اند با پشت سر گذاشتن بحرانها، زندگیهای موفقی داشته باشند. در گوشهای از ذهنتان به این فکر کنید که همین زن یا مرد کسی است که من با او زندگی کرده ام و خاطرات مشترک زیادی دارم. چه کارهای زیادی برای جلب اعتماد همسر خود انجام دادهام. موقعیتهای سخت گذشته را با همین شخص پشت سر گذاشته ام. حتی میتوانید این افکار خود را به او منتقل کنید. طرف مقابل اگر بداند که شما دارید سعی میکنید این موضوعات را برای خودتان یادآوری کند تلاش مضاعفی برای جلب اعتماد همسر خود خواهد کرد. هم چنین صمیمیت از دست رفته رابطه شما میتواند از این راه دوباره برگردد.
هیچ کسی نمیتواند منکر دشوار بودن مواجهه شما با این موضوع شود. اما یک دیدگاه متفاوت میتواند زندگی شما را کاملا تغییر دهد. شما اگر بتوانید این تجربه دردناک را به عنوان یکی از گذرگاههای زندگی تان بپذیرید، قادر خواهید بود از تجربیات آن برای آینده استفاده کنید. احساس ناراحتی فراوانی که تجربه کرده اید و به خوبی توانسته اید از پس آن بربیایید به شما کمک خواهد کرد. در آینده اگر با اتقاقات ناراحت کننده دیگری روبرو شوید، میتوانید این روزهای سخت خود را به یاد بیاورید. میتوانید همان طور که دارید تلاش میکنید دوباره به همسرتان اعتماد کنید و همسرتان تمام سعی خود را برای ایجاد شرایط مناسب به کارگرفته، از زندگی لذت ببرید.