به راحتی وقت مشاوره بگیرید همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی نیاز به صحبت کردن و مشاوره گرفتن از فردی داریم که بتواند ما را درک کند.
مواجهه با شکست عشقی

مواجهه با شکست عشقی

بدون شک یکی از قدرتمند احساساتی که در ذات وجودی هر انسان قرار دارد، عشق است. هدیه ای از طرف پروردگار به مخلوقات خود که همانند هر چیزی در جهان هستی می تواند جنبه های مثبت و منفی داشته باشد. عشق می تواند موجب شادی، آرامش و ایجاد حس خوشبختی و انگیزه در شما باشد. حال آنکه در نقطه مقابل می تواند تبدیل به آزاردهنده ترین احساس زندگی تان شود. دوست داشتن و فراتر از آن عشق بصورت ذاتی ماهیتی مثبت دارد، اما در صورت نداشتن یک رابطه عاطفی موفق و شکست در آن، می تواند آسیب های بسیاری را به زندگی شما وارد کند. هنگامی که شما یک رابطه عاطفی را بهم زده اید یا طرف مقابل تان شما را طرد کرده است، تنها چیزی که برایتان باقی می ماند خاطرات و عادت ها و روند سابق زندگی شماست که فاصله گرفتن از آن ها باعث ایجاد حس ترس و از بین رفتن اعتماد به نفس در شما می گردد. اولین سوالی که برای هر شخصی پیش خواهد آمد، این است که با شکست عشقی چه کنم ؟ در این مقاله به پاسخ سوال شما و مواجهه با شکست عشقی اشاره شده است:

 

مواجهه با شکست عشقی

پیش از مطالعه این مقاله، مشاهده این ویدیو می تواند به شما در مواجهه با شکست عشقی کمک بزرگی کند.

1- رو به جلو حرکت کنید

همه می دانند که پایان دادن به یک رابطه ی عاطفی، کار بسیار دشواری است و مواجهه با شکست عشقی یا از دست دادن شریک زندگی باعث ایجاد ناراحتی و حس ترس در افراد می گردد . چه شما رابطه ی خود را تمام کرده باشید و چه طرد شده باشید، قطعا دلیل محکمی برای تصمیم خود داشته اید که برای یک یا دوطرف رابطه آزار دهنده بوده است. اگر چه با فکر کردن به اتمام رابطه، از خودتان خواهید پرسید که «با شکست عشقی چه کنم ؟» و به نظر پیدا کردن پاسخ آن برایتان دشوار خواهد بود، با این حال می بایست به تصمیمتان پایبند باشید.

در این شرایط، برای درمان شکست عشقی، بهتر است که خودتان را کنترل کنید. قبل از هر درخواستی از شریک عاطفی خود، به این فکر کنید که آیا آن چه شما را ناراحت کرده است، از دست دادن یک شریک زندگیست یا خود آن فرد؟ این دو تفاوت زیادی با هم دارند. اگر شما تنها از ترس تنها شدن است که در رابطه ای مانده اید، بهتر است کمی عمیق تر فکر کنید. مطمئنا شما تنها نخواهید ماند و طرف مقابل تان هم تنها نیمه گمشده زندگی تان نبوده است، پس حالا که رابطه تان به اینجا کشیده شده است، بهتر است که از او شانس دوباره ای نخواهید.

 

2- فکر کردن به نقاط ضعف و قوت زمان مواجهه با شکست عشقی

معمولا بعد از گذشت مدتی کوتاه از اتمام یک رابطه و ترس از این که با با شکست عشقی چه کنم ، به طور ناگهانی ذهن شما شروع به مرور کردن خاطرات خوب رابطه ی قبلی و فراموش کردن نقاط ضعف فرد مقابل و دلایلی بوجود آمدن اختلافاتی که در نهایت منجر به فروپاشی رابطه شده است، خواهد کرد. این امری است طبیعی! اما باعث ایجاد افسوس و حس دلتنگی نسبت به رابطه ی قبلی خواهد شد.

برای جلوگیری از این اتفاق سعی کنید دلایل بالقوه ای که باعث از بین رفتن رابطه شده است را به همراه نقاط ضعف طرف مقابلتان بر روی یک کاعذ یادداشت کنید، تا هنگامی که دلتنگ شدید، به خودتان یاد آوری کنید که چه دلایلی باعث از بین رفتن رابطه ی شما شده است. همچنین یکی از افکاری که با آن می‌توانید خود را از غم و اندوه نجات دهید این است که با خود تکرار کنید: ” من برای شاد بودن به هیچ‌کس و هیچ‌چیز نیاز ندارم.

 

3- جلوگیری از تکرار اشتباهات

نحوه ارتباط خود را با شخصی که از او جدا شده اید، تغییر ندهید. شما نمی توانید دوست اجتماعی یکدیگر باشید. این مساله هیچگاه کمکی به طرفین رابطه و جلوگیری از مواجهه با شکست عشقی نخواهد کرد و جز آزار رساندن به یکدیگر چیز دیگری نصیب شما نخواهد شد. هیچگاه یک رابطه عشقی به یک دوستی تبدیل نمی شود.

برای یافتن پاسخ این سوال که با « با شکست عشقی چه کنم » ، در اولین قدم سعی کنید تمامی شماره ها، پروفایل های فضای مجازی و عکس های مشترک را از پاک کنید تا دیگر با آن ها برخورد نداشته باشید. این کار تنها باعث مرور خاطرات و ترس و دلتنگی شما خواهد شد. حتی در صورت لزوم از رابطه با دوستان مشترکتان نیز پرهیز کنید. البته اینکار را فقط تا زمانی که توانستید با واقعیت کنار بیایید انجام دهید. دوستان مشترک و فعالیت‌های مشترک اجازه نمی دهند که به طول کامل از او جدا شوید. پس دنیایی از دوستان جدید و فعالیت‌های جدید برای خود بسازید.

از قرار گرفتن در یک رابطه زودهنگام بپرهیزید! زیرا معمولا در این شرایط یکی راه های فرار از بحران پناه بردن به یک رابطه جدید است. بی شک اینکار از چاله به چاه افتادن است، زیرا در این مرحله شما قدرت تصمیم گیری درستی ندارید و ممکن است پیوند عاطفی عجیبی بین شما و شخص جدید شکل بگیرد و مورد سواستفاده قرار بگیرید و به اعتماد به نفس شما، آسیب های جدی وارد شود.

 

4- دوران گذار و بازسازی اعتماد به نفس

اگر سه مرحله قبل را به خوبی پشت سر بگذارید، می توان گفت در این مرحله شما به دوران گذر از بحران گام برداشتید و نیمی از پاسخ مهم ترین سوال تان « با شکست عشقی چه کنیم » را پیدا کرده اید. نکته مهمی که در این مرحله باید به آن توجه کنید، این است که برای مواجهه با شکست عشقی خاطرات خود را سرکوب نکنید؛ زیرا این کار اهمیت آن ها را در ذهن شما بیشتر می کند. از خودتان توقع نداشته باشید که در یک شب، همه چیز را فراموش کنید. سعی کنید در هنگام مرور خاطرات به یادداشتی که قبلا تهیه کردید، مراجعه کنید.

احساساتتان را جمع‌آوری و دسته ‌بندی کنید و سعی کنید برای استفاده از آن ها راهی پیدا کنید. اما بهترین راه، کمک کردن به یک شخص دیگر است، به‌خصوص اگر آن شخص باشکست عشقی روبرو باشد. این کار شما را از دردها و رنج‌هایتان دور خواهد کرد.

همچنین مراجعه به یک روانشناس، بهترین پاسخ و راه حل برای اصلی ترین سوال ماست، وقتی می خواهیم بدانیم که با شکست عشقی چه کنم؟

 

5- عدم جلوگیری از طوفان احساسات

همان گونه که خنده دوای بسیاری از درد هاست، گریه نیز می تواند باعث بهبود برخی از زخم های روحی مانند مواجهه با شکست عشقی شود. اشک ریختن باعث سبک شدن روح و روان شما خواهد شد. همچنین می توان باعث از بین رفتن خشم نسبت به از دست رفتن رابطه قبلیتان شود. پس به خاطر غرور یا هر چیز دیگری جلوی اشک خود را نگیرید. باید مشخص کنید کدام فعالیت‌ها حال شما را خوب می‌کنند و کدامشان باعث طغیان احساسات بد می‌شوند و برای اینکه دقیقا بفهمید، باید آن ها را امتحان کنید و بعد در لیست فعالیت‌ هایی که باید انجام دهید یا فعالیت‌ هایی که نباید انجام دهید، قرار دهید.

 

6- ایجاد تغییرات در سبک زندگی برای مقابله با شکست عشقی

یکی دیگر از راه های مواجهه با شکست عشقی این است که تا جایی که می توانید در زندگی خود تغییر ایجاد کنید. از چیدمان منزل گرفته تا سفر کردن به مکان های جدید. تفریحات جدیدی برای خود دست و پا کنید و از رفتن به مکان هایی که در آن خاطراتی دارید، بپرهیزید. سعی کنید به دنبال یادگیری یک مهارت جدید باشید و زمان خودتان را بیهوده هدر ندهید. سعی کنید برای تمامی ساعات روز و شب برنامه داشته باشید و از ماندن در خانه و بطالت گذراندن لحظاتتان بپرهیزید. به خودتان یادآوری کنید: اگر می خواهم بدانم که با با شکست عشقی چه کنم ، باید خوشحال باشم!

اگر در گذشته ورزش نمیکردید، حتما ورزش کنید؛ زیرا با دویدن، شنا، نرمش، پیاده‌روی و … غم و اندوه ناشی از مواجهه با شکست عشقی را کاهش می دهید. ورزش، سروتونین را افزایش می‌دهد و مغز را مجبور می‌کند برای رشد و بازسازی سلول‌های عصبی، موادشیمیایی ترشح کند. در ضمن ورزش کردن مخصوصا در ساعات منتهی به شب باعث خستگی بدن و خواب ایده آل برای شما می شود و ذهن آرام و آماده ی خوابیدن فرصتی برای فکر کردن به گذشته را نخواهد داشت.

 

7- امید داشته باشید و بدانید که شخص ایده آل خود را خواهید یافت

حسی قوی‌ تر از ترس وجود دارد و آن بخشش است. اما برای این که بتوان بخشید باید از گذشته گذر کرد و برای گذر کردن از گذشته، باید امید داشت به روزهای بهتری که در راه است. امید به اینکه این درد و پوچ بودن که در میان فعالیت‌ ها، گردنتان را می‌گیرد، همیشه با شما نخواهد ماند. امید، یعنی ایمان داشتن به اینکه روزی غم‌هایتان بخار می‌شوند و تا همیشه لبخندهایتان زورکی و بی‌رنگ نخواهد بود. اطمینان داشته باشید سرنوشت این جدایی را به یک آشنایی مناسب با نیمه گمشده یتان شیرین خواهد کرد و شما در نهایت می فهمید که با شکست عشقی چه کنم و چگونه به سوی آینده ای پر از اتفاقات اسرار آمیز حرکت کنم.

مواجهه با شکست عشقی

8- از شکست تان درس بگیرید

حالا که مواجهه با شکست عشقی راپذیرفته اید و رابطه ی شما تمام شده است، ممکن است زمانی که به آن فکر می کنید، حس پشیمانی به سراغ تان آید اما بدانید که هیچ اتفاقی بی دلیل نیست. به جای پشیمان بودن بهتر است که از رابطه گذشته تان درس بگیرید. با خودتان بگویید «چگونه می توانم آدم بهتری در رابطه بعدی ام باشم؟» یا «کدام اشتباهات را نباید تکرار کنم؟»… اگر کمی مثبت اندیش تر باشید، از جنبه های مثبت تجربه ای که داشته اید درس خواهید گرفت.

 

جمع بندی:

همه ما در مسیر زندگی مان موفقیت ها و شکست های زیادی را تجربه خواهیم کرد. هر شکست، درسی برای پیروزی بزرگتر است. اگر در رابطه ای شکست خورده ایم، از آن درس بگیریم. در میان هشت میلیارد جمعیت زمین، ما نیمه گمشده و فرد مناسب خود را پیدا خواهیم کرد. از روابطی که به پایان رسیده اند، گذر کنیم و روش های مواجهه با شکست عشقی را امتحان کنیم و به آن ها پایبند باشیم. ایمان داشته باشیم که اتفاقات بهتری پیش روی ماست.

مهمترین قدم برای مواجهه با شکست عشقی چیست؟

پایبند بودن به تصمیمی که گرفته اید، کنار آمدن با واقعیت و حرکت کردن به جلو.

آیا می توان با شریک عاطفی در رابطه قبلی، دوست اجتماعی بود؟

خیر! یک رابطه عشقی به یک دوستی تبدیل نمی شود.

چگونه می توانیم از شکست عشقیمان درس بگیریم؟

حالا که مواجهه با شکست عشقی راپذیرفته اید و رابطه ی شما تمام شده است، ممکن است زمانی که به آن فکر می کنید، حس پشیمانی به سراغ تان آید اما بدانید که هیچ اتفاقی بی دلیل نیست. به جای پشیمان بودن بهتر است که از رابطه گذشته تان درس بگیرید. با خودتان بگویید «چگونه می توانم آدم بهتری در رابطه بعدی ام باشم؟» یا «کدام اشتباهات را نباید تکرار کنم؟»... اگر کمی مثبت اندیش تر باشید، از جنبه های مثبت تجربه ای که داشته اید درس خواهید گرفت.

4.6/5 - (444 امتیاز)
بپیوندید
اطلاع از

10 نظرات
جدیدترین ها
قدیمی ها بیشتر رای
Inline Feedbacks
مشاهده همه کامنت ها
ناشناس
1 سال قبل

خدا هیچ دو دلی که قسمت هم نیستند رو نزدیک هم نکنه?
وابستگی بد دردیه خیلی بیشتر از چیزی که فکر کنی…

ناشناس
2 سال قبل

از تموم دوستان گرامی با نهایت وجود و احساسم تقاضا میکنم اگه در ابتدای رابطه عشق و علاقه باطنی و قلبی نسبت به طرف مقابلون ندارید یا از ظاهر,شخصیت،اعتقادات و فرهنگ خانوادگی و.. طرف قلبا حس خوبی نمیگیرید و ندارید و بخاطر حرف مردم که راجب من چه فکری میکنن اگه متوجه بشن من از این رابطه که مطمنم ناسالمه خارج بشم .خواهش میکنم تمنا میکنم تو معذوریت قرار نگیرید و رابطه رو ادامه ندید قطعا خیلی از اشخاص تو یه مدت کوتاه واقعیت خودشون و شخصیتشون رو نشون نمیدن در واقع شخصیت نمایشی دارن پس لطفا اگه برنامه ای برای ازدواج دارید خیلی خیلی محتاطانه عمل کنید وبا چشم باز و صرفا جهت شناخت نه اینکه وابسته طرفتون بشید متاسفانه خیلیها خطوط قرمز رو رد میکنن و از همون ابتدا میان تا بمونن چطور میشه بدون شناخت میرید تا زندگیتونو بسازین و عدم رعایت این موضوع باعث میشه روز به روز فقط وابستگی زیاد بشه نکته مهم مخصوصا برای دخترای عزیز اینکه فکر نکنید اگه طرفتون مخصوصا اوایل رابطه خیلی محترمانه صحبت میکنه یا از نظر عاطفی ابراز احساساتی نسبت بهتون داره یا هدیه هایی بعضا گران قیمت براتون میخره دلیل بر این نمیشه که عاشقتونه در خیلی از مواقع در حقیقت هدف طرف مقابلتون اینه که سعی میکنه شما رو در معذوریت قرار بده حتی اگر هم واقعا عاشق شما باشه مهم اینه که شما هم متقابلا عاشقش باشید تاکید میکنم عاشق و دابستش باشید نه وابسته متوجه این مسایل حتما باشید چیزی که مهمه صداقت و اعتماد طرف مقابلتون و جذابیت شخصیت اونه ممکنه طرف مقابل ویژگیهای مثبت زیادی هم داشته باشه ولی مهم اینه که شما میخواهید تا آخر عمر روز و شب کنار هم زندگی کنید مطمن باشید به مرور هیچ عشق و علاقه ای بوجود نمیاد ممکنه وابستگی بخاطر ارتباط و تعامل بوجود بیاد ولی قطعا اون عشق اهورایی که آرزوی قلبیتونه محقق نمیشه از همون ابتدا اگه عشقی نسبت بهم داشتید که هیچ در غیر اینصورت مطمن باشید فقط وابستگیه و به مرور سرخورده و احساس بی ارزشی و نا امیدی تموم وجودتون رو تسخیر میکنه لطفا تو رابطه ناسالم نمونید قطع به یقین دیر یا زود خودتون متوجه میشید لطفا زمان و جوونیتونو با ادامه رابطه ناسالم تباه نکنید حرمت نفس داشته باشید و مطمن باشید شما لایق و شایسته عشق واقعی هستید و همچنین مطمن باشید تو هر سن و سالی میتونید عشق واقعیتونو پیدا کنید و ترس از بالا رفتن سن و یا ترس از تنهایی نباید باعث بشه که رابطه سمی رو ادامه بدید تنهایی اصلا مانع نیست به شرطی که به اون خودشناسی رسیده باشید قطعا تنهایی بهتر از بودن با کسیه که عاشقش نیستید

نسرین
2 سال قبل

نکته قابل تامل اینه که در ابتدا حتما بصورت منطقی و احساسی توامان به این فکر کنید که این اختلافات که باعث جدایی شده چقدر عمیق و جدیه در خیلی از مواقع یه سو تفاهم یا انتقال بد مفاهیم یا عدم مهارت در رابطه بدلیل عدم شناخت جنسیتی و… باعث برداشت منفی یکی از طرفین میشه قبل اینکه تمام راه های ارتباطی رو ببندید و تلاش کنید تا برای فراموشی اقدام کنید حتما و حتما تز این موضوع اطمینان حاصل کنید و اگه در حال حاضر هم متوجه اشتباهتون شدید حتی اگر وارد رابطه واکنشی هم شده اید سریعا بدون عذر و بهونه از رابطه ناسالمی که توش رفتید بیرون بیاین دقیقا این رابطه مثل باتلاقه که کم کم شما رو غرق میکنه اگه از همه لحاظ مطمن شدید که این جدایی عجولانه بوده و بدلیل برداشت منفی ایجاد شده حتما بدون غرور و لجبازی حضورا باهم صحبت کنید و فرصت جبران بهم بدید در خیلی از مواقع حتی اگه طلاق توافقی هم صورت گرفته باشه و طرفین هیچ احساسی بهم هم نداشته باشن یعنی نه تنها عشق بلکه هیچ احساس مثبتی نسبت بهم نداشته باشن هم مدتی حدود 6 ماه تا یکسال زمان میبره که مراحل سوگ طی بشه تازه این جدایی شکست عشقی محسوب نمیشه حالا شما تصور کنید فشار روحی پارتنرهای عاشق مخصوصا بخاطر سو برداشت چقدر میتونه لطمه و صدمه و حسرت ایجاد کنه بخاطر همین موضوعه که تا زمانی که کاملا با خودتون از همه لحاظ کنار نیومدید و به تعادل احساسی و منطقی و مستدل نرسیده اید تحت هیچ عنوان وارد هیچ رابطه ای نشید چون باعث میشه خیلی سریع به بن بست برسید با وابستگی مبارزه کنید نذارید فرصتی که جهت شناخت در اختیارتون هست رو بجای وقت گذاشتن برای شناخت طرف مقابل به فکر ایجاد علقه و رابطه عمیق و وابستگی بشه چون وابستگی باعث میشه احساسات و هیجاناتتون بر منطقتون چیره بشه و نتونید تصمیم واقع بینانه بگیرید و در کل تا زمانی که قلبا عاشق طرفتون نیستید تو یه عشق یه طرفه نمونید تو معذوریت قرار نگیرید یا از نظر مذهبی و اعتقادی هم کفو و برابر نیستید سریعا از رابطه خارج بشید چرا که شما تو یه رابطه هدفتون زندگی کردن باهم تا آخر عمرتونه یجودی هویتتون یکی میشه این مسایل رو حتما جدی بگیرید بخاطر تنهایی وارد یه رابطه بد و ناسالم و سمی نشید در اینصورت بیشتر و بیشتر احساس تنهایی و متعاقب اون احساس بی ارزشی و پوچی و نا امیدی از زندگی و آینده و سرخوردگی میشید بخاطر خلا عاطفی یا جنسی هم وارد رابطه نشید بطور کل به حرف دلتون گوش بدید و بخاطر خودتون وارد رابطه بشید نه بخاطر توصیه خانواده یا دوستان قطعا خودتون باید به ندای درونیتون پاسخ بدید با افراد دارای صلاحیت مشورت کنید ولی در نهایت شما هستید که میخوان برای یه عمر با شرک عاطفیتون زندگی کنید مخصوصا قابل توجه افرادی که قبلا تجربه رابطه ناموفق رو داشتن البته با چاشنی منطق به مسایل مادی هم تا حدودی توجه کنید حتما قبل از ورود به رابطه و ازدواج نظر تعدادی از روانشناسان حوزه تخصصی ازدواج و رابطه جویا بشید ممنون از شما

نسرین
2 سال قبل

نکته قابل تامل اینه که در ابتدا حتما بصورت منطقی و احساسی توامان به این فکر کنید که این اختلافات که باعث جدایی شده چقدر عمیق و جدیه در خیلی از مواقع یه سو تفاهم یا انتقال بد مفاهیم یا عدم مهارت در رابطه بدلیل عدم شناخت جنسیتی و… باعث برداشت منفی یکی از طرفین میشه قبل اینکه تمام راه های ارتباطی رو ببندید و تلاش کنید تا برای فراموشی اقدام کنید حتما و حتما تز این موضوع اطمینان حاصل کنید و اگه در حال حاضر هم متوجه اشتباهتون شدید حتی اگر وارد رابطه واکنشی هم شده اید سریعا بدون عذر و بهونه از رابطه ناسالمی که توش رفتید بیرون بیاین دقیقا این رابطه مثل باتلاقه که کم کم شما رو غرق میکنه اگه از همه لحاظ مطمن شدید که این جدایی عجولانه بوده و بدلیل برداشت منفی ایجاد شده حتما بدون غرور و لجبازی حضورا باهم صحبت کنید و فرصت جبران بهم بدید در خیلی از مواقع حتی اگه طلاق توافقی هم صورت گرفته باشه و طرفین هیچ احساسی بهم هم نداشته باشن یعنی نه تنها عشق بلکه هیچ احساس مثبتی نسبت بهم نداشته باشن هم مدتی حدود 6 ماه تا یکسال زمان میبره که مراحل سوگ طی بشه تازه این جدایی شکست عشقی محسوب نمیشه حالا شما تصور کنید فشار روحی پارتنرهای عاشق مخصوصا بخاطر سو برداشت چقدر میتونه لطمه و صدمه و حسرت ایجاد کنه بخاطر همین موضوعه که تا زمانی که کاملا با خودتون از همه لحاظ کنار نیومدید و به تعادل احساسی و منطقی و مستدل نرسیده اید تحت هیچ عنوان وارد هیچ رابطه ای نشید چون باعث میشه خیلی سریع به بن بست برسید با وابستگی مبارزه کنید نذارید فرصتی که جهت شناخت در اختیارتون هست رو بجای وقت گذاشتن برای شناخت طرف مقابل به فکر ایجاد علقه و رابطه عمیق و وابستگی بشه چون وابستگی باعث میشه احساسات و هیجاناتتون بر منطقتون چیره بشه و نتونید تصمیم واقع بینانه بگیرید و در کل تا زمانی که قلبا عاشق طرفتون نیستید تو یه عشق یه طرفه نمونید تو معذوریت قرار نگیرید یا از نظر مذهبی و اعتقادی هم کفو و برابر نیستید سریعا از رابطه خارج بشید چرا که شما تو یه رابطه هدفتون زندگی کردن باهم تا آخر عمرتونه یجودی هویتتون یکی میشه این مسایل رو حتما جدی بگیرید بخاطر تنهایی وارد یه رابطه بد و ناسالم و سمی نشید در اینصورت بیشتر و بیشتر احساس تنهایی و متعاقب اون احساس بی ارزشی و پوچی و نا امیدی از زندگی و آینده و سرخوردگی میشید بخاطر خلا عاطفی یا جنسی هم وارد رابطه نشید بطور کل به حرف دلتون گوش بدید و بخاطر خودتون وارد رابطه بشید نه بخاطر توصیه خانواده یا دوستان قطعا خودتون باید به ندای درونیتون پاسخ بدید با افراد دارای صلاحیت مشورت کنید ولی در نهایت شما هستید که میخوان برای یه عمر با شرک عاطفیتون زندگی کنید مخصوصا قابل توجه افرادی که قبلا تجربه رابطه ناموفق رو داشتن البته با چاشنی منطق به مسایل مادی هم تا حدودی توجه کنید حتما قبل از ورود به رابطه و ازدواج نظر تعدادی از روانشناسان حوزه تخصصی ازدواج و رابطه جویا بشید ممنون از شما

رضا
2 سال قبل

اگه از رابطه قبلیتون جدا شدید (طلاق) حتی اگه قلبا و دلی هم عاشق طرفتون نبودین و منطقی تصمیم گرفتید که جدا بشید حتی اگه این جدایی توافقی هم بوده فکر نکنید با خوانده شدن
صیغه طلاق همه مشکلات حل میشه و میتونید وارد رابطه جدید بشید در این حالت اگه وارد رابطه جدیدی شدید حتی اگه از صمیم قلب عاشق و دلباخته پارتنر جدیدتون هم باشین به دلیل تبعات این جدایی ناخواسته و خارج از ارادتون افکار و احساسات متناقضی رو تجربه میکنید و هیچ موقع نمیتونید اون احساسات پاکتون رو به وی منتقل کنید که این امر به مرور باعث میشه شریک عاطفیتون هزار و یک فکر منفی راجب این رابطه کنه باعث میشه ناخواسته افکار و احساسات و هیجانات منفی نسبت به رابطه ایجاد بشه احساس بی اعتمادی ایجاد بشه حالا هی قسم و آیه بخور که به خدا هیچ احساسی نسبت به رابطه قبلیم نداشتم دوسش نداشتم و…. مگه میتونی حسن نیتتو بهش ثابت کنی چیجوری بیان کنم در حقیقت تو این دوره سوگ که حداقل یکسال طول میکشه احساساتی مثل عذاب وجدان و…. به سراغتون میاد در صورتی که اینها همش ناشی از هیجانات و احساسات منفی بوده در واقع این طلاق یا جدایی الزاما به معنای شکست عشقی نیست و طلاق و جدایی صورت گرفته کاملا منطقی بوده ولی در این حالتی که داری طی میکنی کفه احساسات سنگین تر از منطقتون میشه

فرشید
2 سال قبل

لطفا تحت هیچ شرایطی حداقل یکسال پس از جدایی وارد رابطه جدیدی نشید چرا که این ورود بر مبنای واقعیت و بشکل منطقی نیست و صرفا برای رهایی از ,احساسات و هیجانات منفی نظیر احساس تنهایی احساس پوچی و بی ارزشی بخاطر خلا عاطفی یا درملندگی یا عزت نفس پایین پس از جدایی عاطفی یا رهایی از مشکلات و غم و اندوه ناشی از جدایی یا حتی ترس از بالا رفتن سن یا بخاطر فشارهای اطرافیان و….صورت گرفته و کاملا هیجانی و احساسی تصمیم اشتباهی گرفتید قطعا با رابطه جدید وابستگی بوجود میاد ولی معیار و شاخصهای انتخاب عشق از بین میره و قطعا در آینده ای نه چندان دور به بن بست میرسید در وهله اول با خودتون منطقی استدلال کنید که علت شکست و جدایی عاطفی رابطه عاشقانه قبلیتون چی بوده ممکنه فقط بر مبنای سو تفاهمات این جدایی صورت گرفته پس بخاطر خوشبختی و آرامش خودتون حتما یه فرصت دیگه بهم بدید حیفه که موانع و طرحواره های ذهنی یا ذهن خوانی طرف مقابل و نشخوارهای منفی نسبت به رابطتتون باعث جداییتون بشه در اینصورت تا آخر عمرتون آه و حسرت میخورید لجیازی و غرورتون احمقانه رو بذارین کنار در عشق واقعی غرور یه سمه و تا زمانی که ابتدای رابطه نسبت به طرفتون عشق قلبی ندارین بخاطر صرف خلا عاطفی و سایر طرحواره ها وارد هیچ رابطه ای نشید و اگر شدید به خودتون دروع نگین که به مرور بهتر میشیم سریعا از این رابطه سمی خارج بشین دنبال بهونه و توجیه موندن تو رابطه نباشید الان جدا بشید خیلی بهتر از اینه که در آینده جداشین یکی از این افکار منفی انرژی و زمانیه که تو رابطه جدید صرف کردید یا احساس عذاب وجدان بخاطر درد شکست عاطفی طرف مقابل یا هزینه های مالی و…. میباشد اگه الان خارج نشید و درگیر و اسیر عشق یطرفه شخص مقابلتون بشید در آینده نه چندان دور این احساس ناخوشایند رو با پوست و گوشت و استخوان لمس و درک میکنید برای طرف مقابلتون حس ایثار و فداکاری نداشته باشید این حس زمانی به کمک شما میاد که تو یه رابطه عاشقانه و متقابل باشید بازم تاکید میکنم در صورت امکان به عشق قبلیتون برگردین و از نو همه چی رو شروع کنید و این برگشت نباید بخاطر عذاب وجدان ترحم و دلسوزی یا خلا احساسی و عاطفی باشه برگشتتون فقط بخاطر خود شخص ماهیت و جوهر اون پارتنر باشه در هم از نظر روحی حل بشید موفق باشید

سایه
2 سال قبل

لطفا و خواهشا مخصوصا پس از شکست عشقی و عاطفی اولا بخاطر ترس و فرار از تنهایی یا خلاء عاطفی یا بخاطر دیگران (پدر و مادر و..) یا بخاطر ایجاد حس حسادت یا انتقام از پارتنر قبلیتون وارد رابطه جدیدی نشید و اگه میتونید در جهت ترمیم رابطه قبلی تلاش کنید البته اگه دلایل موجهی برای برقراری رابطه و ترمیمش دارید ثانیا تا زمانی که رابطه قبلیتون رو از نظر روحی و روانی و احساسات متناقض فراموش نکردید تحت هیچ عنوان وارد رابطه جدیدی نشید و اگه به هر دلیلی وارد شدید سریعا و جسورانه خارج بشید به خودتون نگین که ممکنه طرف مقابلتون آسیب روحی میخوره دیر یا زود این اتفاق میوفته چه بهتر که رابطه سمی رو سریعا قطع کنید چرا که اولا زمانی که شکست عاطفی خوردید یا طلاق گرفتید در اوج هیجان و احساسات منفی هستید و رابطه جدید رو بدون شناخت منطقی و از روی استیصال انتخاب کردید ثانیا صرفا بخاطر عدم مواجهه با احساسات منفی و جبران خلاء عاطفی خودتون رو وارد رابطه جدیدی کردین مطمن متاسفانه خیلی از عزیزان پس از شکست عاطفی وارد رابطه واکنشی میشن و حتی با پارتنر جدیدشون سکسم تجربه میکنن ترشح هورمون اکسی توسن باعث میشه بخش منطقی مغز غیر فعال بشه و تداوم این رابطه باعث ایجاد وابستگی میشه نه دلبستگی و طرف فکر میکنه که واقعا عاشق مخاطبش شده در صورتی که رابطه جدید صرفا یه مرهم و مسکن موقتی برای اون شخصه و به محض بهبود دیگه نیازی به مرهم وجود نداره براش پس سعی کنید برای همدیگه غذا باشید نه دوا و حتما و حتما بدون شناخت دقیق و عشق واقعی نه صرف وابستگی محض وارد هیچ رابطه ای نشید متاسفانه پس از شکست عشقی احساساتی نظیر بی ارزشی بی لیاقتی و بی کفایتی طرد و رها شدگی تخریب عزت نفس و درماندگی و احساس پوچی روح و روان شخص رو تسخیر میکنه خیلی مراقب باشید این طرحواره ها (تله ها) باعث نشه عزت و حرمت نفستون رو از دست بدید شما لایق بهترین ها هستید پس به خودتون اعتماد کنید و ارزش واقعی خودتون رو بشناسین و با هر بی سر پایی وارد رابطه مهمی مثل ازدواج نشید بحث مسایل مالی هم از اوجب واجباته

الناز حبیبی
3 سال قبل

سلام و عرض ادب خسته نباشید من دخترم و 19 سالمه 6 سال پیش یکی از پسر های فامیل به اسرار خانوادش برای خواستگاریم میان ولی در صورتی که خود طرف اصلا رضایت به چنین کاری نداشته و من هم از این موضوع اطلاع نداشتم 8 ماه تموم باهم نامزد بودیم و من آدمی هستم که به راحتی دل میدم و نمی تونم وقتی کسیو خیلی دوست دارم از دست دادنش رو ببینم توی تمام 8 ماه با احساستم بازی کرد و من چون سنم کم بود نمی دونستم اون منو دوست نداشت چون با اسرار اومده بود بزور. اما من عاشقانه دوستش داشتم و حتی یک روز نبودش زندگی برام میشد زهر اعتیاد داشت و خانواده من هم بعد از رابطه ما این موضوع رو متوجه شدن یک هفته مونده به عقد برادرم بهش گفت یا درست میشی بعد با خواهرم عقد میکنی اگر که واقعا دوستش داری یا اگر نمی خوای پشت گوشت رو دیدی خواهرم رو هم میبینی اونم بعد از سه روز به من پیام میده و براحتی خودش رو میکشه کنار و میره و من چون نمی دونستم معتاده و …… به خاطر همین خیلی دوستش داشتم و دیوونش بودم هر چی بهش اسرار کردم گفت نه نرو من نمی تونم بدون تو باشم اما اون بدون توجه گذاشت و رفت از اونجایی که من بچه بودم و سنم کم بود بد دلم شکست و خیلی آروم و بی صدا خورد شدم بعد از یک سال زجر کشیدن و تو خودم بودن شب و روز اشک ریختن تونستم خودمو آروم آروم خوب کنم و همه چی برگرده به حالت اول حالا یک رابطه جدیده یک هفته ای با یک پسر پیدا کردم که واقعا عاشقش شدم و دست خودم نیست از اینکه قبلا ضربه بدی خوردم میترسیدم که اینم بذاره و بره هر روز بهش میگفتم من بدون تو نمیتونم حتی نفس بکشم و این احساسم واقعا نسبت بهش راست و حقیقی بود ولی اونم همین دیشب گفت منم دوست دارم ولی متاسفم که نمیتونیم با هم باشیم گفتم من با تو روراست بودم و تا آخرشم هستم به تو هم همه چیو در مورد خودم گفتم که بدونی که بعد ها مشکل نشه و تو گفتی من میمونم باهات تنهات نمیذارم ولی چرا داری میری میدونی که دوباره خورد میشم و این دفعه بد تر از دفعه قبل میشکنم اما باز هم روی حرف خودش موند و رفت و من الان فقط دارم عذاب میکشم پر از بغضم و دلم داره میترکه نمی دونم باید چکار کنم نمیدونم چرا مردها انقدر راحت میتونن دل بکنن در صورتی که زنا براشون این کار خیلی سخته فقط خواهش میکنم جواب بدین و راهنماییم کنید ممنونم

فاطمه ۱۴ سال
2 سال قبل

عزیزم اینجور پسرا زیادن و هر کاری انجام بدی نمیتونی دل بکنی چو من خودم همین حال رو دارم

پاسخگوی شما 9 الی 21

88216100 نوبت‌دهی مشاوره