حتی اگر بهترین همسر دنیا هم که باشید مطمئن باشید بعضی وقت ها ممکن است بین شما و همسرتان مشکلاتی پیش بیاید.قدیمی ها می گویند در دعوا حلوا خیرات نمی کنند! ولی افرادی هم می گویند آدم ها در عصبانیت حرف هایی را به زبان می آورند که همیشه بهشان فکر می کرده اند به هر حال هر کدام از این ها که باشد بعد از پایان دعوا و پس از مقداری مرور کردن حرف هایی که وسط این جنجال ها بین شما رد و بدل شده است به این فکر می کنید که بهتر است آشتی کنید و برای شما سوال پیش می آید که با وجود آن حرف ها چگونه این توانایی را دارم که با همسرم آشتی کنم؟! چطور از همسر خودم معذرت خواهی کنیم و به او بگوییم آن حرف هایی که زدم فقط از روی عصبانیت بوده است؟!
مسلما اگر در هنگام بحث و دعوا، دعوا شدت و تندی بیش از حدی را دارا نباشد و به آرامی شروع به بحث و مجادله کنیم و صبر بیشتری در این باره داشته باشیم. آشتی کردن و برقراری دوباره ارتباط راهی سادهتر می باشد. ولی در جنبهی دوم اگر دعوا شدت بیشتری را دارا باشد و به هم دیگر ناسزا بگوییم و یا در هنگام دعوا حتی هم دیگر را بزنیم، این رابطه به آسانی برقرار نمی شود یا حتی وقتی که این رابطه برقرار شد، دیگر آن صمیمت سابق وجود ندارد و مثل چینی ترک خوردهای است که با یک ضربه کوچک برای همیشه از کار می افتد و نابود می شود.
در مقاله آشتی با همسر به شما می گوییم که در تمام اوقات این موضوع را به هنگام دعوا بیاد داشته باشید تا حدی جلو بروید که جایی برای بازگشت داشته باشید و به قول ما ایرانی ها تمام پلهای پشت سر خود را از بین نبرید که دیگر راهی برای بازگشت وجود نداشته باشد.
مهم ترین گام برای آشتی کردن این است که پذیرای این باشیم تمام انسانها نظر های مختلفی نسبت به هم دیگر دارند و معمولا ما و شخصی که با او دعوا داشتهایم هم دارای ایدهها و عقیده های گوناگونی هستیم و گام اول این است که این موضوع را پذیرا باشیم و نظر های هم دیگر را حتی متفاوت قبول کنیم و برای نظرات هم دیگر ارزش قائل شویم. و مهم تر این نکته است که بعد از اتمام دعوا به دنبال انتقام جویی نباشیم وبه دنبال این نباشیم که بعد از پایان دعوا با صحبتها و یا رفتارخودمان دیگری را کوچک کنیم و یا این که قصد آزار او راداشته باشیم به جای این کارها به تفاهم برسید و با هم سازش داشته باشید.
این موضوع به شکل دقیق قابل بررسی نمی باشد ، اما میان زنان و مردان در علت توسل به این رفتار تفاوت های زیادی وجود دارد.
معمولا قهر واکنش تنبیهی است که برای نشان دادن نارضایتی می باشد که زن ها از قهر برای نمایش نارضایتی خود استفاده به عمل می آورند. زن ها اشتیاق زیادی به نشان دادن احساسات خود به محیط پیرامون دارند، پس با تصمیم به قهر سریعا میخواهند ثابت کنند که از مسالهای ناراحت می باشند، در واقع یک زن با هدف جلب توجه طرف مقابل قهر میکند؛ از سوی دیگر زن برای بیان کردن احساس ها و عاطفه های خود از کلمه ها استفاده کرده و تصور میکند بدترین جریمه برای افراد دیگر، محروم کردن آن ها از حرف زدن می باشد، ولی این موضوع هیچگاه به معنی قطع کل رابطه نمی باشد و آشتی کردن حتمی می باشد،
ولی مرد ها از قانون یا همه یا هیچ استفاده میکنند یک رابطه یا از نظرشان به شکل کامل تمام شده است یا ادامه دار، هیچ نقطه میانی در یک رابطه برای خودشان قائل نمی باشند و چون نسبت به زن ها در ارتباط کلامی ضعیف هستند، به همین خاطر این توانایی را ندارند از قهر بهعنوان ابراز ناراحتی استفاده کنند، چون مثل آن ها از گفتوگو نکردن ناراحت و اذیت نمیشوند، شاید به همین علت است که بعضی از مرد ها اگر قهر کنند و در دور باطل لجبازی گرفتار شوند، دیگر کمتر حاضر به آشتی میشوند، حتی اگر به ضرر آن ها باشد.
وقتی هر دو شما به دلیلی ناراحت می باشید، شاید منتظر باشید تا دیگری قدم اول را برای دلجویی بردارد؛ این به این معنا است که شما مهارت لازم را برای بهتر کردن آسیب احساسی که در زندگی مشترک شما به وجود آمده است، ندارید و به این موضوع توجه نمی کنید که به خاطر همین اشتباه شما امکان دارد به مرور زمان، علاقه شما و همسرتان کمرنگ تر شود؛ پس برای دلجویی، خودتان قدم جلو بگذارید.
اگر این احساس را دارید که حتی یک درصد برای صلح و سازش آماده نیستید هیچ وقت پیش نروید زیرا امکان دارد که صحبتی شود و شما کنترل خودتان را از دست بدهید و اوضاع از این که هست بدتر هم بشود برای همین گفته میشود که از لحاظ روحی آمادگی کامل را دارا باشید و بعد جلو بروید. شما از خود گذشتگی کنید و علی رغم همه هیجان های منفی خود که به نوعی شما را از این کار منع میکند ولی باز هم به سمت طرف مقابلتان بروید، و رابطه را ادامه دهید. این کار شما باعث این می شود که او از کردهی خودش پشیمان بشود و ارزش شما را بهتر درک کند. برای آشتی با همسر خود و در دعواها به تنهایی جلو نروید و قضاوت پیش از موعد نداشته باشید و مانند نوجوانان پرخاشگر نباشید. شما باید یک فرقی با نوجوانان داشته باشید.
زمانی که قصد دارید به حالت آشتی و صلح بازگردید برای همسرتان بیان کنید که دوستش دارید. اطمینان دادن درباره این موضوع که احساس شما نسبت به همسرتان هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی تغییر نمی کند، بسیار عالی است.
در دلجویی باید به این موضوع توجه کنید که روش دلجویی از مرد و زن به چه شکل می باشد و به تفاوت این دو جنس بیشتر توجه کنید. از آن جایی که خانمها خیلی شنیداری می باشند و دوست دارند بشنوند تا حرف بزنند بهترین کار این است که مردان عبارتهایی مثل این که «من هنوز عاشق تو هستم» و «تو برای من مهمی» و «من منظوری نداشتم» را زیاد استفاده کنند. نیاز ذاتی خانمها دوست داشته شدن و دوست داشتن می باشد؛ پس وقتی در موضوعی قرار میگیرند که ناراحت هستند نیاز ذاتی آن ها، دچار آسیب می شود و با خودشان این فکر را می کنند «به من علاقه ای ندارد» یا «درک نمی کند من دوستش دارم.»
شایان ذکر است که نیاز ذاتی مردها هم قدرت و توانایی می باشد. اصولا در بحرانها احساس آزاردهنده مردها بیکفایتی و تحقیر شدن می باشد؛ پس باید کلمه هایی به کار گرفته شود که این احساس از او گرفته و حس توانمندی به او بازگردانده بشود؛ بیان عبارتهایی مثل «من میدونم که تو میتونی» و «میدونم به فکر ما هستی و حواست هست» بسیار دارای اهمیت است. به شکل کلی در دلجویی کردن باید به فرهنگ کلماتی که بینتان است، بیشتر توجه کنید و هر آنچه را که برای بهتر شدن حال طرف مقابل شما الزامی است انجام بدهید.
وقتی كه به صورت شفاف مشخص شد كه اشتباه کرده اید و مـطـلقا راه گريزي از پيامدهاي حاصله از خطاكاري و جرمتان موجود نبود، بايد اشتباه خود را بپذيريـد. براي جبران خرابكاري و رسيدگي كردن به موقـــعيت ايـجـاد شده جلو بروید. اگـر در اين مـرحله در بيان جزئيات متوسل به دروغ بشوید، احتمال اينكه او احساس كند، بهطور كـامـل بـا او صـادق نمی باشید، زياد ميشود يا امکان دارد داستان شما را بهصورت متفاوتي از شخصي ديگر بشنود.
رو راست و یکرنگ باشيد ولی سعی کنید كار غيرعاقلانه ای از شما سر نزند. هنگام دلجویی تا ميتوانيد اشتباه خود را بياهميت جلوه بدهيد. هـمسر شـما به شکل مشتاقانه ای قصد دارد که باورش شود كه شما قصد اذيت و آزار او را نداشتهايد، پس همه تلاش خود را براي پاك كردن ذهـن او بكار بکنید. حتی اگر یك عذر و بهانه بهنظر شما بلا استفاده باشد، اگر بهصورت متقاعدكنندهای آنرا بیان كنید باز او خریدارش خواهد بود.
این که چه روشی را برای آشتی بعد از دعوا انتخاب کنیم به عامل های گوناگونی بستگی دارد. ولی مطالعات نشان می دهد به طور کلی “تعامل برای حل مشکل” ، “عذرخواهی از اشتباهات” و “وقت گذراندن با یکدیگر” و “سازش” به ترتیب بهترین و تاثیر گذارترین روش ها برای آشتی بعد از دعوا می باشند. در مقابل” دوری کردن و نادیده گرفتن شخص مقابل” و “وانمود کردن به این که دعوا اتفاق نیفتاده” است غیر اصولی ترین و ناموثرترین رفتارهایی می باشد که زن و شوهر این توانایی را دارند بعد از دعوا با یکدیگر داشته باشند. توصیه کارشناسان بر این است که برای آشتی کردن باهمسر خود روش زیر را بکار ببرید:
پیش از این که برای آشتی کردن با شوهر خود قدمی بردارید، موقعیت و شروط روحی خودتان و او را مورد ارزیابی قرار دهید. اگر هنوز هردو یا یکی از دو نفر از دعوای ایجاد شده به مقدار زیادی خشمگین یا برافروخته است، مقداری بردباری داشته باشید تا عصبانیت شما فروکش کند. در این صورت هر دو این توانایی را دارید موضوع را کمی بررسی کرده و برای حل مشکل و آشتی آماده بشوید.
در ابتدا شاید وسوسه شوید که این شما هستید که باید حرف آخر را بزنید یا حتی عذرخواهی همسرتان را قبول نکنید و سرش داد بزنید که مگر خوابش را ببیند که روزی او را ببخشید یا از آن بالاتر از او معذرت بخواهید.
ولی باید این موضوع را بدانید که این سماجت باعث می شود که هر دو شما آن لحظه و بعد از آن درمانده و کلافه بشوید. لطف بزرگی که می توانید در حق خودتان و همسرتان بکنید، این است که در اولین فرصت آشتی کنید و دعوا را کش ندهید.
بهترین کار این است که انرژی خود را صرف پیدا کردن راه حلی برای مشکل خودتان کنید. به جای خودخوری کردن و تکرار کردن مداوم حرف های اعصاب خردکن همسرتان در فکرتان از آرامش شب لذت ببرید. رسیدن یا نرسیدن به راه حل مناسب تفاوت بین یک دعوای خوب و بد را مشخص میکند.
همه ما هنگام دعوا کردن حرف هایی می زنیم که بعد از آن باعث پشیمانی ما می شود. در هر صورت این که منظوری از به زبان آوردن آن نیش و کنایه ها نداشته ایم، چیزی از تلخی و تیزی آن ها نمی کاهد. مسئولیت حرف هایی را که در زمان عصبانیت زدهاید، قبول کنید. با تمرکز کردن روی حرف های همسر خودتان این توانایی را ندارید از زیر بار مسئولیت کارهای خودتان بگریزید.
اگر که همسر شما زمان دعوا و جر و بحث حرفی زد که مثل خنجری در قلب شما فرورفت، همان لحظه به او بگویید که این حرفش چقدر شما را ناراحت کرده است. اگر روز بعد به یاد حرف های او افتادید و ناراحت شدید، به جای این که به سرعت به او حمله کنید، قدری با خودتان خلوت کنید و چند نفس عمیق بکشید تا به آرامش برسید. جر و بحث های پست سر هم به باعث دورهای باطلی میشود که هیچ کمکی به آشتی کردن نمی کند.
در صورتی که دعواها و اختلافات شما طولانی شده است، می توانید با یک مشاور زناشویی صحبت کنید.
این که چه روشی را برای آشتی بعد از دعوا انتخاب کنیم به عامل های گوناگونی بستگی دارد. ولی مطالعات نشان می دهد به طور کلی “تعامل برای حل مشکل” ، “عذرخواهی از اشتباهات” و “وقت گذراندن با یکدیگر” و “سازش” به ترتیب بهترین و تاثیر گذارترین روش ها برای آشتی بعد از دعوا می باشند.
مهم ترین گام برای آشتی کردن این است که پذیرای این باشیم تمام انسانها نظر های مختلفی نسبت به هم دیگر دارند و معمولا ما و شخصی که با او دعوا داشتهایم هم دارای ایدهها و عقیده های گوناگونی هستیم و گام اول این است که این موضوع را پذیرا باشیم و نظر های هم دیگر را حتی متفاوت قبول کنیم و برای نظرات هم دیگر ارزش قائل شویم.
وقتی هر دو شما به دلیلی ناراحت می باشید، شاید منتظر باشید تا دیگری قدم اول را برای دلجویی بردارد؛ این به این معنا است که شما مهارت لازم را برای بهتر کردن آسیب احساسی که در زندگی مشترک شما به وجود آمده است، ندارید و به این موضوع توجه نمی کنید که به خاطر همین اشتباه شما امکان دارد به مرور زمان، علاقه شما و همسرتان کمرنگ تر شود؛ پس برای دلجویی، خودتان قدم جلو بگذارید.