درمان بیماری وسواس با نوروفیدبک ، کاملاً طبیعی است و بزرگسالان و کودکان در هر سنی می توانند از آن استفاده کنند. این درمان مغز را آموزش می دهد تا از طریق تقویت مثبت خود را تنظیم کند و شامل اندازه گیری الگوهای امواج مغزی بیمار با حسگرهای تخصصی هنگام تماشای یک فیلم یا نمایش تلویزیونی بدون خشونت است. چنین تعامل منفعلانه ای برای جلسه 30 دقیقه ای باعث تنظیم امواج مغزی می شود.
تحقیقات نشان می دهد که درمان بیماری وسواس با نوروفیدبک در افراد مبتلا به OCD تأثیر مثبت می گذارد.
یک مطالعه در سال 2000 که در مجله Neurotherapy منتشر شده است، بیان می کند: تحقیقات در زمینه نورولوژی، نوروفیدبک و عصب علمی کاربردی پس از دریافت درمان بیماری وسواس با نوروفیدبک ، بهبود قابل توجهی در شرایط بیمار مشاهده کردند.
از درمان نوروفیدبک می توان به عنوان یک درمان برای افرادی که بیماری های مختلفی دارند، از جمله OCD استفاده کرد.
فعالیت در مغز شما هر کاری را که احساس می کنید و انجام می دهید تعیین می کند. در حالی که اکثر افراد عملکرد طبیعی در مغز دارند، هنوز هم عدم تعادل مغزی یا احساسات مزمن دارند که زندگی روزمره آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. این جایی است که نوروفیدبک می تواند کمک کند.
امواج مغزی تکانه های الکتریکی تولید شده در اثر ارتباط سلول های مغزی شما با یکدیگر است. امواج مغزی چیزهای زیادی در مورد احساس و عملکرد شما به ما می گویند. عادات فکری، سطح استرس، خلق و خوی زمینه ای و عملکرد کلی مغز.
با استفاده از حسگرهای موجود در پوست سر می توانیم این فعالیت را اندازه گیری و کنترل کنیم. با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل مغز (نقشه مغز QEEG) ، می توانیم تشخیص دهیم که فعالیت خاصی علائم شما را ایجاد می کند.
در درمان وسواس با نوروفیدبک، پس از شناختن زمینه های نگرانی، می توانیم یک برنامه آموزشی ایجاد کنیم که به شما کمک کند مغز شما را به حالت راحت و کارآمد برساند. این ما را به نوروفیدبک می رساند.
در طی یک جلسه درمان بیماری وسواس با نوروفیدبک ، ما آن چه را که مغز شما واقعاً انجام می دهد با آن چه دوست دارید انجام دهد مقایسه می کنیم. هنگامی که مغز شما به وضعیت راحت تری نزدیک می شو ، با پاسخ مثبت بر روی صفحه کامپیوتر پاداش می گیرید. معمولاً این “بازخورد عصبی” به شکل یک بازی ویدیویی، موسیقی یا فیلم است.
صداها و تصاویر بلافاصله به شما می گویند که مغز شما چه زمانی به مکانی کارآمدتر نزدیک می شود و چه موقع نه. وقتی فیلم پخش می شود، به این دلیل است که مغز شما به حالت مطلوب نزدیک می شود. وقتی فیلم متوقف می شود، به این دلیل است که مغز شما به سمت دیگری می رود.
دقیقاً مانند تمرینات بدنی که باعث ایجاد عضلات خاص می شود، هرچه بیشتر مغز شما برای رسیدن به موقعیتی راحت تر و کارآمدتر تمرین کند، در نتیجه بهتر می شود. مانند یادگیری هر مهارت جدید ، به سادگی به زمان و تکرار نیاز دارد.
وسواس یک بیماری روانی است که باعث ایجاد افکار یا احساسات ناخواسته مکرر (وسواس) یا تمایل به انجام کاری مکرر (اجبارها) می شود. بعضی از افراد هم می توانند وسواس داشته باشند و هم اجبار .روش های درمانی متفاوتی برای بیماری وسواس وجود دارد که درمان بیماری وسواس با نوروفیدبک یکی از روش های موثر آن است.
OCD یا بیماری وسواس در مورد عاداتی مانند جویدن ناخن یا تفکر منفی نیست. یک فکر وسواسی ممکن است این باشد که اعداد یا رنگ های خاصی “خوب” یا “بد” هستند. یک عادت اجباری ممکن است این باشد که بعد از لمس چیزی که ممکن است کثیف باشد، دستان خود را هفت بار بشویید. اگرچه ممکن است شما مایل به فکر کردن یا انجام این کارها نباشید، اما احساس می کنید ناتوان هستید که جلوی این کار را بگیرید.
همه افراد عادت ها یا افکاری دارند که گاهی تکرار می شوند. افراد مبتلا به OCD افکار یا اعمالی دارند که:
در درمان بیماری وسواس با نوروفیدبک ، OCD به اشکال مختلف وجود دارد ، اما بیشتر موارد حداقل در یکی از چهار دسته کلی قرار دارد:
بسیاری از افراد مبتلا به OCD که درمان بیماری وسواس با نوروفیدبک را امتحان می کنند، می دانند که افکار و عادت های آن ها منطقی نیست. آن ها این کارها را انجام نمی دهند؛ زیرا از آن ها لذت می برند، بلکه به این دلیل که نمی توانند این عادات را ترک کنند. و اگر آن ها این کارها را متوقف کنند، احساس بسیار بدی دارند و دوباره شروع به تکرار اعمال وسواسی می کنند.
افکار وسواسی می تواند شامل موارد زیر باشد:
عادت های اجباری می تواند شامل موارد زیر باشد:
من هم وسواس فکری دارم . خیلی ساله ولی چند ماهی خیلی دارم اذیت میشم چون به خاطر ی مشکل کاری از محل کارقبلی ام بیرون اومدم ولی تمام رفتار و حرفهای همکارای و رئیس سابقم تو ذهنم وبا گذشت چندین ماه هنوز با کوچکترین نشانه و حرف بی ربطی دوباره تمام اون اتفاقات جلوی چشمم میاد . واونقدر فشار میاره که حتی گاهی گریه ام میگیره . پیش روانپزشک هم رفتم و قرص هم میخورم ولی میدونم تا جواب سوالم رو نگیرم آروم نمیگیرم و اونم اینه که چرا با من اینکار رو کردن و اینجور رفتار کردن ؟
چون من تنها کسی بودم که فقط به کارم فکر میکردم و اهل پشت سر کسی حرف زدن و با گوشی بازی کردن و از زیر کار در رفتن و…. نبودم و کاری هم با اونا نداشتم که چرا این کارها رو میکنن ولی اونا شضروع کردن زیرآب من رو زدن و پشت سرم بد گفتن .
تا جواب اینکه بودن من چه مشکلی برای اونا ایجاد میکرد که چشم دیدن من رو نداشتن رو نگیرم آتش قلبم خاموش نمیشه.
ولی واقعا خسته ام و میخوام تموم بشه . از اینکه مدوام این فکرها میاد تو ذهنم و هرجا باشم اشک تو چشمم جمع میشه خسته شدم.
کمک کنید تموم بشه و بتونم فراموش کنم .
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه مواردی که فرمودید برمیگرده به وسواس و تجربه ناکامی که شما از این موضوع داشتید و بهتره که به روانشناس مراجعه کنید تا روانشناس با بررسی دقیق تر بتونه بهترین راهکار را به شما ارائه بده