فوبیا یا هراس نوعی اختلال اضطراب است که با ترس مداوم و بیش از حد از یک شی یا موقعیت تعریف می شود. فوبیا به طور معمول به ترس شدید و سریع از موضوعی اتفاق می افتد و تا چند ماه ادامه دارد. فوبیا انواع مختلفی دارد شامل فوبیا حیوانات، شرایط محیطی طبیعی، خون یا آسیب دیدگی، ترس از ارتفاع و موقعیتهای خاص ارائه می شود.بسیاری از مواقع فوبیا از ابتدای زندگی با شخص همراه نیست و پس از تجربه ی ناگهانی و منفی از شی یا موضوع در شخص به وجود می آید. درمان فوبیا فضای بسته موضوعی است که در اینجا به طور کامل بررسی می شود.
کلاستروفوبیا یا فوبیای فضای بسته، ترس از قرار گرفتن در یک فضای کوچک ، اتاق یا مکانی محدود است که امکان فرار وجود ندارد. این ترس می تواند در مکان هایی از جمله آسانسورهای شلوغ با ظرفیت محدود ، اتاق های بدون پنجره ، اتاق های هتل با درهای بسته و پنجره های بسته شده ، حتی اتاق های خواب با قفل در بیرون ، ماشین های کوچک و لباس های تنگ اتفاق بیفتد. به طور معمول فوبیا فضای بسته نوعی اختلال اضطراب تلقی می شود ، که اغلب منجر به حملات عصبی می شود.
یک مطالعه نشان می دهد که در هر نقطه از جمعیت جهان ۵ تا ۱۰ درصد از مردم تحت تأثیر گرفتگی شدید قرار دارند ، اما تنها درصد کمی از این افراد به نوعی درمان فوبیا فضای بسته را دریافت می کنند.
ترس از فضای بسته به دلیل حملات هراس ناشی از عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی در مغز ممکن است رخ دهد. مرکز ترس در مغز متوقف می شود ، اگرچه هیچ چیز برای وحشت وجود ندارد. فردی که دچار ترس شده ، سرگیجه می گیرد و احساس می کند ممکن است بمیرد ، دیوانه شود یا کنترل خود را از دست بدهد. هر چه شخص زودتر برای درمان فوبیا فضای بسته که به آن مبتلاست اقدام کند ، رنجی که ممکن است برای مدت طولانی متحمل شود ، کمتر است.
هنگامی که این اتفاق می افتد ، فرد به دنبال خروج از وضعیتی است که هنگام شروع حمله برای او اتفاق افتاده است. این حمله عصبی می تواند 10 تا 15 دقیقه طول بکشد و بعد از آن از بین برود.
فوبیای فضای بسته ، معمولاً ممکن است هنگامی رخ دهد که فردی در شرایطی آسیب دیده باشد که دچار گرفتار شدن شود.
در تحقیقاتی که انجام شده است ، برای این فوبیا دلایل ژنتیکی نیز اثبات شده است. احتمال ابتلای افرادی که شخصی از خانواده درجه اول آنها دچار فوبیای فضای بسته است ، سه برابر افراد عادی است.
روش های تربیتی اشتباه در کودکی می تواند باعث ایجاد اختلال تنگاهراسی شود. والدینی که از حبس کردن کودکان در حمام یا اتاق خوابشان و یا انباری استفاده می کنند ، می توانند موجب حمله ی عصبی در فرزند شوند. که با پیشرفت آن فرزندشان دچار فوبیای فضای بسته شود. و ممکن است این ترس در تمام زندگی با کودک همراه باشد که نیاز به درمان فوبیا فضای بسته را الزامی می کند. برای تنبیه کودک بهتر است به جای حبس کردن او ، محلی را در خانه مشخص کنیم که در آن زمان خود را سپری کند و اجازه ی بیرون آمدن از آن مرز را نداشته باشد اما این محیط فضایی در بسته نباشد.
علائم ترس از فضای بسته در افراد مختلف متفاوت است. چرا که شدت این اختلال متفاوت است. در شدت های پایینتر ، فرد در مکان بسته احساس استرس و تنش عصبی می کند و می خواهد که هر چه زودتر از محیط خارج شود. در موارد شدید ، تصور بودن در مکانی بسته در شخص ایجاد تنش و اضطراب می کند و با قرار گرفتن در این محیط ها ، ممکن است باعث ایجاد گرفتگی قلبی و عدم توانایی در تنفس شود.
در واقع این فوبیا در سه شکل اساسی خود را نشان می دهد. مرحله اول تصور و تفکرات شخص درباره ی گیر کردن در محیط بسته و پیدا نکردن راه نجات است. مرحله ی بعدی ترس و اضطراب شدید و غیرقابل کنترل است و آخرین مرحله نشانه های جسمی است که با بالا رفتن ضربان قلب ، مشکلات تنفسی ، لرزش دست و پا ، عرق کردن و … خود را نشان می دهد.
پاسخ مثبت است. شما اگر شخصی هستید که ترس از فضای بسته دارد ، برای درمان فوبیا فضای بسته به این نکات دقت کنید.
ابتدا فردی که دچار تنگناهراسی است باید نسبت به مشکل خود و علت به وجود آمدن آن آگاهی پیدا کند. وی باید در دوره های مشاوره کنترل استرس شرکت کند تا بتواند به کمک مشاوران و به راحتی بر این اختلال غلبه کند.
درمان شناختی یکی از راه های موثر برای درمان فوبیا فضای بسته می باشد. در این شیوه درمان ، تلاش بر این است که طرز فکر افراد را نسبت به فضاهای بسته تغییر دهند.
حساسیت زدایی روش دیگری برای درمان ترس از فضای بسته است. به این ترتیب که لیستی از موقعیت هایی که در فرد حمله عصبی ایجاد می کند ، تهیه می شود. با فرد مبتلا ، روش های کاهش استرس و ریلکس کردن تمرین می شود و در مرحله آخر شخص خود را در آن موقعیت تصور می کند و تلاش میکند بر آن غلبه کند.
مواجهه درمانی روشی است که در آن فرد را در معرض آن موقعیت ترسناک قرار می دهند و با تشدید این موقعیت ها ، فرد با ترس خود رو برو می شود و تلاش برای کنترل آن می کند.
دارو درمانی در مواردی انجام می شود که میزان فوبیای شخص بالا باشد. در این مرحله از داروهای ضد اضطراب و افسردگی استفاده می شود.
ترس غیرمنطقی و غیر ارادی از فضاهای تنگ و کوچک ، باعث می شود افراد از حضور در مکانهای روزمره خودداری کنند ، حتی اگر آنها بدانند که هیچ خطر واقعی وجود ندارد ، حتی فکر کردن در مورد ترس می تواند اضطراب ایجاد کند. هنگامی که آنها با وضعیت ترس روبرو می شوند ، احساس می کنند که دچار حمله پانیک و حمله قلبی شده اند یا گویی حتی می توانند از تنفس دست بکشند. درمان فوبیا فضای بسته کار پیچیده ای نیست و شما با کمک یک مشاور به سادگی می توانید آن را پشت سر گذاشته و حل کنید.
بله شما می توانید با کمک گرفتن از مشاور فوبیا خود را درمان کنید.
دارو درمانی در مواردی انجام می شود که میزان فوبیای شخص بالا باشد. در این مرحله از داروهای ضد اضطراب و افسردگی استفاده می شود.
در واقع این فوبیا در سه شکل اساسی خود را نشان می دهد. مرحله اول تصور و تفکرات شخص درباره ی گیر کردن در محیط بسته و پیدا نکردن راه نجات است. مرحله ی بعدی ترس و اضطراب شدید و غیرقابل کنترل است و آخرین مرحله نشانه های جسمی است که با بالا رفتن ضربان قلب ، مشکلات تنفسی ، لرزش دست و پا ، عرق کردن و ... خود را نشان می دهد.
سلام . من فوبیای در بسته دارم و شدیدا میترسم و مضطرب میشم . حتی فکر اونم حالمو بد میکنه . حتی نمی تونم برا عکس ام ار ای که دکتز نوشته برم . لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست عزیز؛ به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنید.
سلام من موقع پوشیدن هر مدل لباس تنگ مثل لباس زیر دچار حالت خفگی و حالت تهوع میشم وقتی در میارم اون لباس بهتر میشم تازگیا هم به لباس یقه دار مثل یقه اسکی و گرد اویز و اینا این حس پیدا کردم بخاطر این نه میتونم جایی برم نه میتونم لباسی که دوست دارمو بپوشم مشکلم چیه ؟چیکار کنم؟!
سلام، تا حالا چند بار بخاطر موارد درمانی لازم بوده ام آر آی کنم ولی هیچ وقت نتونستم تا آخر تصویر برداری داخل دستگاه تحمل کنم خیس عرق و در شرایط خفگی و دست و پا زنون از متصدی خواستم فرایند رو متوقف کنه، چند روز پیش داخل آسانسور بودم، برق رفت و چشمت روز بد نبینه بعد از کلی احساس خفگی و… متوجه شدم قبل از حرکت آسانسور برق رفته و در رو دستی باز کردم و خارج شدم، با کمی تعقل و خونسردی میشد جلوی این حجم از ناراحتی رو گرفت ولی افسوس که مرگ رو جلوی چشمم می بینم و مغزم تعطیل میشه
من هم همین شرایط رو دقیقا دارم
اخ منم
داداش منم دقیقن مثل خودتم ولی مال من بیشتر فوبیای دست بسته فک کنم شدت هیچکی تو دنیا اندازه من نیست خیلی اذیت میشم شب وروز تو فکرمه داغونم کرده
من بینیم خشک میشه یا حمام زیر دوش هستم چشمم بسته باشه گوشمم کیپ بشه همونتور میپرم بیرون حس میکنم اخرین نفسمو دارم میکشم حتی فکر تو غار بودن یا زیر اب بودن میکنم حالم خرب میشه حتی اگر دونفر حرفشو میزدن من توی هواب و بیداری شنیدم لخت پریدم تو کوچه زمانیکه انگشتر تو دستم گیر کنه یا زیپ کاپشن ثانیه ای گیر کنه هر بارمردن و تجربه میکنه بعد کرونا بیشتر شده کمممممممکک کنید دارم مینویسمم حالم بد شد
سلام دوست عزیز؛ به روانشناس فردی و یا روانپزشک مراجعه کنید حتما کمکتون میکنه.
دقیقا منم اینجوریم
سلام خسته نباشیدمن ازجای دربسته خیلی میترسم حتاتوحمام بسته بشه حالم بدمیشه چیق میکشم گریه میکنم توی تونل خیلی حالم بدمیشه نمیتونم برم مسافرت کمکم کنید توراخدا
سلام دوست عزیز؛ در مقاله روش های درمان بطور کلی و تیتروار گفته شده ولی اگه میخواین هر چی زودتر از شدت این رنجتون کم کنید از روانشناس فردی کمک بگیرید.
سلام منم مثل شما هستم نمیدونم چکار کنم دارم دیونه میشم حتی مسافرت نمیتونم برم خیلی اذییتم
سلام
من از بچگی یادم هست از فضای تنگ و کوچک مثل قرار گرفتن زیر پتو که دور بدنم بپیچه یا کمد کوچک خیلی میترسم وقتی در این موقعیت ها قرار گرفتم نفس کم میارم و تپش قلب بالا پیدا میکنم و سر درد بعضی مواقع همراه این موارد است حتی اگر به صورت طولانی در خانه فضای بسته که در و پنجره بسته باشه حالم بد میشه و مخصوصا الان ک فصل زمستان هست و در و پنجره ها بسته اما من نمیتونم باید بیام در حیاط یا بیرون از خونه حداقل یه مدت کوتاه
سلام دقیقا منم همین حس رو دارم حتی زیر ی بالش یا پتو حس خفگی بهم دست میده خیلی هم ازین حس بدم میاد همیشه هم فکر میکنم دور از جون شما با خفگی از دنیا میرم خصوصا که با بینی هم نفس میکشم
سلام من ۱۷ سالمه و از بچگی خواب هایی میدیدم ک از همه طرف گیر افتادم و یجوری انگار توی یه جعبه ایم که دیواراش داره به هم نزدیک میشه و تا صبح این خواب ها ادامه داشت ولی به مرور خودش کمتر شد الان هم فقط بابت اسانسور که تنها اصلا نمیتونم سوار بشم مشکل دارم میخواستم بدونم مشکل جدی ای هستش اخه حدود دو سال هست که دیگ این خواب هارو نمیبینم ممکنه باز برگردن؟
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه در این زمینه بهتر که به روانکاو مراجعه کنید و روانکاو با بررسی تمامی رویاها و خوابهای شما میتونه علت و دلیل اصلی مسئله را به شما بگه اگر مایل باشید می توانید روانکاو هایی که در کلینیک روان آرام هستند به صورت حضوری تلفنی و آنلاین وقت بگیرید
سلام، راستش من تقریباازبچگی ازفضاهای تاریک یاخیلی شلوغ وکوچیک هراس داشتم ووقتی تواین موقعیت هاقرارمیگیرم احساس تنگی نفس وتپش قلب واضطراب بهم دست میده اگه راهنماییم کنیدممنون میشم
علایم مربوط به پانیک رو بخونید و به روانپزشک مراجعه کنید
سلام
من شرایط سختی رو میگذرونم
با اینکه انسان قوی بودم اما الان گاهی ضمیرناخودآگاهم میگه بخاطر این مشکلم خودمو بکشم تا دیگه اینقدر اذیت نشم
من حتی یکی ب زود دستمو بگیره یا ب زور بخواد منو بکشه سمت خودش یا ببوسه مرگو جلو چشمم میبینم چه برسه ب مسائل دیگه.همسرم درک نمیکنه و هروقت دعوا میکنیم با بالشتیا هیکل خودش ک بالای ۱۰۰کیلوس میخواد منو تنبیه کنه اما من واقعا هزاربار میمیرم و زنده میشم
روز ب روزم دارم بدتر میشم
دوست دارم واسه زندگی از ایران برم ولی وقتی ب ساعت طولانی هواپیما فکر میکنم قلبم میخواد وایسه
حتی گاها خواب میبینم منو تو کشور دیگه نگه داشتن و میگن تا ۱۰سال اقامتت واسه اینجاس و نمیتونی بری و تو خواب نفسم میگیره
از بچگی تاالان خیلی وقتا شبا بختک میفته رومو نفسم میگیره
من حتی جرات نمیکنم مشکلاتمو ب کسی بگم ک مثل همسرم ازش سواستفاده نکنن
امشب یهو سه تا تصویر تو ذهنم زنده شد
یکی وقتی خیلی بچه بودم نامادریم منو داخل حمام ک تو زیرزمین بود حبس کرد یکی تو حرم امام رضا ک بین جمعیت گیر کردم نفسم چند لحظه ایستاد از بی اکسیژنی و یکی تو تاریکی روضه از روی یک خانوم پرت شدم اونور و نفسم واسه سه تا چهار ثانیه بند اومد
بختکم باید ب موارد اضافه کرد
نمیدونم کدوم باعث این دردم شد ولی تورو خدا کمکم کنید
خسته شدم بخدا
دیگه نه دوستی دارم و نه ستاره ی گذشته رو ک همه عاشقم میشدن و نگاه ها رو من بود
واقعا کم آوردم
همه ترکم کردن هرچقدر مهربونی میکنم و هرچقدر خودمو قوی نشون میدم
همه میگن مهربونم اما دلشونو زود میزنم یا بهمحسادت میکنن از اول
من هم مشکل شما رو دارم اگه نتیجه ای گرفتید ممنون میشم من رو هم راهنمایی کنید لطفا خیلی عذاب می کشم
سلام ،بیشتر علایمی نشون میدین بخاطر سردی شدییید مزاج و اعصاب هست باید درمان مزاج بشین
آخی من هم دقیقن همه این مشکلات دارم بعضی وقتا واقعا به مرگ راضیم تا تو این شرایط قرار نگیرم ولی همش منشاازکودکی
سلام من به روان پزشک مراجعه کردم و قرص هم مصرف کردم در همون زمان هم تحت نظر روانشناس بودم و حدود یک سال درمان رو ادامه دادم اوایل ی ترس خیلی گنگ بود بعد یکم برام مهم تر شد و وقتی در موقعیت قرار میگرفتم مضطرب میشدم بعد کم کم میخواستم جایی برم که ممکن بود تو این موقعیت قرار بگیرم عصبی میشدم و مدام بهش فکر میکردم الان به جایی رسیدم که اصلا اصلا حاضر نیستم جایی برم که آسانسور داره یا جایی که شلوغ باشه و درهاش بسته باشه این مشکل حتی تو سوار شدن قطار و هواپیما هم دارم در لحظه و موقعیت هیچ جوره تسلیم نمیشم و خیلی لجبازی میکنم که بعدش بشدت پشیمون میشم و این تو زندگیم هر روز پررنگ تر میشه و من نمیتونم کاری انجام بدم
سلام دوست عزیز احتمالا آگورافوبیا داشته باشید البته این رو حتماً باید بررسی بشه و با بررسی دقیق ترین تشخیص داده بشه اما چون از مکان های سربسته گریزان هستید میتونه یکی از نشانههای آگورافوبیا باشه برای بررسی دقیقتر پیشنهاد میشه حتما به روانشناس مراجعه کنید و درمان رو از سر بگیرید
منم مشکلات شمارو داشتم و تاحدی دارم ولی شاید ۷۰درصدش رو از بین بردم به کمک خودم میتونم تکنیکاش رو در اختیارتون بذارم
میشه روشتونو بگید خواهش میکنم
میشه بگید روش تون رو؟
میشه تکنیکش و به من هم بگید
من حامله ام ی بار تو اسانسو گیر کردم از اون موقع از جاهای تنگ و بدون پنچره و زیر زمین برای بسته میترسم الان ماه ۸ بارداریم هست میترسم برم اتاق عمل
لطفاکمک کنید تا ماهم مشکلمون رو ب طرف کنیم
به منم بگو
میشه بفرمایید به منم چیکار کردین ؟
ببخشید که.زیر پیام شما می نویسم.ولی برای بختک که گفتین ،موقع خواب دستتون رو روی قلبتون نزارین چون موقع خواب دست سنگین میشه و به قلب فشار میاره و خواب بد میبینیم تا بیدار بشیم و موقعیتمون رو تغییر بدیم.
سلام. سپاس از توضیحات خوبتون
من چند سالی هست که ترس از خفگی اذیتم می کنه. ترس از محیط هایی مثل غار یا اتاق یا فضای کوچک و تنگ و این به حدی رسیده که فکر کردن و تصور چنین جایی هم همون حس تنگی نفس رو برام ایجاد میکنه. ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید.
دوست عزیز احتمالا پانیک باشه و برای بررسی دقیق تر بهتره به روانشناس مراجعه کنید.
با درود فراوان چند ساليست كه در محيطهاي بسته احساس خفگي دارم بعنوان مثال اگر داخل اتاق باشم حتي اگر درب اتاق بسته باشد مشكلي ندارم اما همينكه درب اتاق رو از بيرون قفل كنند و قفل درب را باز نكنند درب يا شيشه پنجره اتاق را ميشكنم يك بار در اسانسور گير افتادم با لگد به درب اسانسور كوبيدم احساس كردم دارم ميميرم كه اسانسور بكار افتاد لطفا راهنمايي بفرماييد چكار كنم ايا هيبنوتيزم ميتونه بهم كمك كنه؟ از لطفتون بينهايت سپاسگزارم
مسئله ای که فرمودید بر میگرده به فوبیا یا پنیک در محیط های بسته ، که باید دقیق تر بررسی بشه ، درمان مختص به خودش رو داره که میتونه شامل رواندرمانی (درمان غیر دارویی) یا دارو رواندرمانی باشه . که میتونه کنترل بشه و بهبود پیدا کنه ، حتما با روانشناس صحبت کنید و اگر مایل بودید میت نید از مشاورین کلینیک روان آرام کمک بگیرید.
وای حس کردم خودمم دقیقا منم
سلام من مدتیه دچار نوعی رنج شدم ک خیلی داره اذیتم میکنه و متاسفانه از بیانش عاجزم یعنی اینکه نمیدونم چطوری باید حسمو بیان کنم ب ناگاه مخصوصا تو فضای بسته یه حس کلافگی بسیار بهم دست میده تو این حالت بیقرار میشم دنیا واسم کوچیک میشه حس خفگی میکنم و دلتنگی شدید بهم دست میده دلم واسه افرادی ک نیستن افرادی ک از این دنیا رفتن و خاطرات گذشته ب شدت و ب شدت و ب شدت تنگ میشه شدت این حالت تو شب چندین برابره …
از محیطهای بسته و گرم هم ب شدت هراس دارم حتی فکرش منو همش ازار میده فکر سلول انفرادی فکر زندان فکر یه اتاق گرم کوچیک ک ۲۰ نفر داخلش هستن و راهی ب بیرون نداره این افکار ب ناگاه تو شب بهم هجوم میاره با اون دلتنگیه ک گفتم و حتی پنجره رو هم باز میکنم و سرمو بیرون میکنم نمیتونه کامل التیام باشه واسم دلم ب شدت واسه مرده و زنده تنگ میشه و حس خفگی میکنم در ضمن این باعث میشه شبها نتونم بخوابم اینم بگم اگه این هراس یا اسمش هر چیزه دیگه ای ک هست یادم بیفته اینجوری میشم گاها چند روز میگدره و یادم نمیفته و مشکلی پیش نمیاد قبلا هر ماهی شاید یه بار اینجوری میشدم اما الان دفعاتش خیلی زیاد شده و این موضوع ب شدت داره اذیتم میکنه…
سلام دوست عزیز این مورد که شما در این نگاه میکنید و متنش رو برامون نوشت شبیه به یک اختلالی هست به اسم اختلال ترس از فضای بسته یا باز یا اصطلاحاً آگورافوبی باید خدمتتون عرض کنم که دوای درد مشکل شما مراجعه کردم به یک متخصص روانپزشک است و همین طور کمک گرفتن از یک روانشناس بالینی برای درمان هایی مبتنی بر رویکرد سی بی تی یا اکت
سلام من مشکل ترس از محیط بسته را دارم باید چکار کنم؟
دوست عزیز راه های مختلفی برای درمان این مسئله هست ، هم رواندرمانی و هم دارو درمانی ، و گاهی هم هر دو با هم ، برای درمان حتما باید به روانشناس مراجعه کنید ، تا به صورت همه جانبه و دقیق مسئله بررسی و حل بشه.
سلام، من هم همین مشکل و دارم الان خیلی هم شدید و ترسناکتر شده، مثلا توی ماشین وسط بشینم یا شیشه ها همه بالا باشن یا فضای کاملا تاریک که هیچ دیدی نداشته باشم،اتاق بدون پنجره یا موقعیتی که مدیریتش دست خودم نباشه نتونم کنترلش کنم یا یه جورایی نتونم ازش فرار کنم ،واقعا وحشتناکه،علائم جسمی تنگی نفس هم پیدا کردم که بدترش کرده
من هم تمام این دردها رو میکشم.. و چقد دلتنگ و سردِ این زندگی.. من مغزم رو جراحی کردم به خاطر وجود یک توده بد خیم.. از اولین باری که MRI گرفتم حس زنده به گوری رو تجربه کردم.. تا الان بیش از ۳۰ بار MRI گرفتم و مجبورم تا اخر عمرم هر ۶ ماه یک بار بگیرم.. هر بارش مساویه با یک مرگ و خفگی و زنده به گوری.. من هیچ علاقه ای به این زندگی نه داشتم نه دارم.. از داخل یک تونل بگذرم مرگ رو تجربه میکنم.. رو به روم ترافیک بشه احساس خفگی و مرگ میکنم.. و هزاران احساس مذخرف دیگه ای که روح و روانم رو نابود کرده.. کاش توی یک قطار بودیم بیرون برف میومد و ما چایی مینوشیدیم بدون ترس از خفگی..