به راحتی وقت مشاوره بگیرید همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی نیاز به صحبت کردن و مشاوره گرفتن از فردی داریم که بتواند ما را درک کند.
با همسرم راحت نیستم

چرا با همسرم راحت نیستم؟

عشق و رابطه ی عاشقانه همیشه هم خوب نیست . گاهی مشکلات و تلخی های خود را دارد . بسیاری از افراد در برهه ای از رابطه با هم دچار سوء تفاهمات و مشکلاتی می شوند . آنها می گویند با همسرم راحت نیستم، خسته شده اند و به دنبال راه چاره ای می گردند . اما این مسئله طبیعی است . شما فقط باید علائم را ببینید و از خودتان بپرسید چرا با همسرم راحت نیستم. ناامید و دلسرد نشوید و برای ترمیم و درمان رابطه تان تلاش کنید و کمک بگیرید .
شما لازم نیست در همه اوقات 100٪ احساس آرامش و راحتی کنید و اگر تنها چند ماه است که رابطه تان را شروع کرده اید، به هیچ وجه امکان ندارد که بتوانید در هر شرایطی احساس راحتی کنید. و ایجاد این حس راحتی زمان می برد .

۹ نشانه که نشان می دهد شما با همسرتان احساس راحتی نمیکنید:

۱.پنهان کاری میکنید.

اگر موضوع خاصی را از همسرتان پنهان می کنید ؛ عادات خرید کردن هایتان ، قبوض و موجودی کارت اعتباری ، دوستی خاص یا موضوعات خاصی که در زندگی تان وجود دارد ، ممکن است شما با او راحت نباشید . ممکن است عادت شما به خرید کردن ، یا یکی از دوستانتان مسائلی باشند که همسر شما از آنها خوششان نمی آید.

از خودتان بپرسید چرا آنقدر با همسرم احساس راحتی نمی‌کنم که به او مسائل را بگویم . با این حال چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد .  شما باید درباره آنها به همسرتان اطلاع دهید . بهتر است اجازه دهید شریک زندگی تان کاملاً شما را ببیند و در جریان روزمره شما و جزییات زندگیتان باشد . نگران طرز فکر و برخورد همسرتان نباشید . مطمئن باشید که نظر منفی او از پنهان کاری شما بهتر است .

 

با همسرم راحت نیستم

 

۲.خودتان را سانسور میکنید.

ما کارهایی را انجام می دهید که انجام آنها به شریک زندگی شما آسیب نمی رساند اما شما برای نشان دادن آنها با همسرتان دچار خجالت می شوید و یا می ترسید که توسط شریکتان قضاوت شوید . به عنوان مثال ، مواردی مانند آرایش نکردن و دیده شدن با چهره ای بدون آرایش ، صحبت کردن از فکرها و آنچه در ذهنتان می گذرد و یا به اشتراک گذاشتن نظرات خود با او ، همه این ها مسائلی هست که اگر چه در ابتدا شما نسبت به آنها ممکن است احساس خجالت زدگی داشته باشید و از نشان دادنشان امتناع کنید ، اما همسر شما حق دیدن چهره واقعی و شخصیت واقعی شما را دارد و اینگونه احساس راحتی شما با شوهرتان بیشتر می‌شود.

اگر همسرم واقعا من را دوست دارد ، با دیدن چهره بدون آرایش من ، گریه کردنم یا شنیدن نظراتم نیز به دوست داشتن ادامه می دهد و در غیر این صورت ، بهتر است که زودتر مطلع شود و تصمیمش را بگیرد . شما کنار پدر و مادر و خانواده تان خود واقعی تان هستید . آنها شما را هنگام خشم و گریه کردن دیده اند . چهره ژولیده و رنگ پریده تان را دیده اند ، پس از خودتان سوال کنید من کنار اعضای خانواده ام از نشان دادن واقعیت هایم ابایی ندارم پس چرا با شوهر خود آنقدر راحت نیستم؟

۳.نفس کشیدن نزدیک او برایتان سخت است .

شما می گویید با همسرم راحت نیستم ، و ما از شما سوال می کنیم آیا در کنار همسرتان ، احساس اضراب می کنید ؟ شما به خانه می روید و نزدیک همسرتان هستید. گاهی همه ما احساس اضطراب می کنیم. اما اگر شما در بیشتر مواقعی که همسرتان حضور دارد دچار تنش و اضطراب می شوید ، این نشانه ای است که باید جدی بگیرید .
شما هنگام خروج از خانه یا جدا شدن از همسرتان احساس آزادی و آرامش می کنید. توجه داشته باشید این ممکن است به این دلیل باشد که شریک زندگی شما فرد درون گرا و اجتماعی ای نیست یا به دلیل این که شما با خودتان راحت نیستید. شاید شما در بیرون از خانه به خاطر موضوعی دچار مشکل شده اید ، اما اگر این دلایل شامل حال شما نمی شود ، موضوع را بپذیرید که مشکلی در رابطه تان با همسرتان هست و شما با او احساس راحتی نمی کنید .

4. نگران قضاوت شدن هستید !

«من با همسرم راحت نیستم زیرا او تمام شخصیت و رفتارهای من را مدام قضاوت می کند .»
یکی از نشانه هایی که شما با شریک زندگی تان راحت نیستید: شما می ترسید که مورد قضاوت قرار بگیرید. دو دلیل وجود دارد. در وهله اول هیچ دلیلی برای این ترس وجود ندارد ، همسر شما شخصی نیست که شما را قضاوت کند اما شما هنوز می ترسید.

در این حالت اغلب شما در همه روابط اجتماعی تان این مشکل را دارید و در کنار همسرتان به عنوان نزدیک ترین و مهم ترین فرد زندگی تان این موضوع دو چندان می شود . باید بدانید که شما نیاز دارید که اعتماد به نفستان را بیشتر کنید و حتی از یک مشاور کمک بگیرید . شما با شریک زندگی تان راحت نیستید زیرا با خودتان راحت نیستید.
در وهله دوم شما می ترسید مورد قضاوت قرار بگیرید زیرا همسر شما واقعا کسی است که شما را قضاوت می کند . مهم نیست که چه می گویید و چه می کنید. شما واقعا زیر میکروسکوپ همسرتان هستید و با این زیر نظر بودن و قضاوت شدن احساس راحتی نمی کنید و حق دارید . این شرایط ناخوشایند است .

این مشکل شریک زندگی شما است و شما نمی توانید آن را حل کنید. اگرچه ممکن است سعی کنید با آن مدارا کنید. اما همسر شما باید به کمک یک مشاور این عادت را در خود از بین ببرد . زیرا به مرور زمان باعث سرخوردگی ، کمبود اعتماد به نفس و افسردگی شما می شود . برای خودتان ارزش قائل شوید .

۵.شما نمی توانید در کنار هم سکوت کنید.

«من با همسرم راحت نیستم چون مدام باید حواسم به معاشرت با او پرت باشد .»
وقتی با کسی راحت هستید ، می توانید برای مدت زمان طولانی بدون احساس نیاز به گفتگو بنشینید و سکوت کنید . اجازه دهید زمان هایی که کنار هم هستید ، شریکتان تمرکز کند ، در افکار خویش غرق شود و نیازی به صحبت کردن با شما نداشته باشد . کنار هم در سکوت کتاب بخوانید ، رانندگی کنید و مناظر را تماشا می کنید ، یا هنگام غذا خوردن سکوت کنید .

توجه کنید که همه ی ما گاهی به احساس تنهایی نیاز داریم ، و همه ی ما شخصیت های مستقل فردی نیز داریم . اگر با همسرتان در یک خانه زندگی می کنید ، و او برای پیدا کردن سکوت و تنهایی بیرون از خانه می ماند ، زمانش را در حیاط یا اتاق می گذراند و تلاش میکند در محیطی که شما هستید نباشد ، به این دلیل است که شما به وی احساس راحتی نمی دهید .

۶. شما نمیتوانید ارتباط چشمی با هم بر قرار کنید .

افراد زیادی با بغض و ناراحتی و حتی شرمندگی گفته اند :‌« با همسرم راحت نیستم ، ما حتی نمی توانیم به چشم های هم نگاه کنیم ، ما مدام در حال دزدیدن نگاهمان از هم هستیم .» آن ها نمی دانند که ارتباط چشمی دقیقا یکی از نشانه های راحتی افراد با هم است .

شما در اولین برخوردتان با کسی راحت نیستید که زمان زیادی به چشمان شخص خیره شوید . اگر به سختی بیش از پنج ثانیه در چشمان شریک زندگی تان نگاه می کنید ، احتمالا با او احساس راحتی نمی کنید . این معمولاً نشانه آن است که شما چیزی را از او پنهان کرده اید یا قادر نیستید درباره احساس واقعی تان صحبت کنید و از ترس و شرم است که نمی توانید ارتباط چشمی برقرار کنید .

۷. شما نمی توانید با همسرتان آزادانه صحبت کنید .

« با همسرم راحت نیستم ، من حتی با دوستانم بهتر می توانم حرف بزنم .» برایتان جمله ی آشنایی است ؟ خیلی از افراد احساس می کنند که دوستانشان برای هم صحبتی و بی پرده معاشرت کردن ، گزینه های بهتری هستند .

راحت نبودن در کنار همسرتان می تواند رابطه را از بین ببرد. اگر احساس می کنید که قبل از گفتن هر حرفی به همسرتان آن را از قبل مزه مزه می کنید و از گفتنش پشیمان می شوید ، شما با همسرتان راحت نیستید . یکی از مهم ترین راه های نزدیک شدن روابط و رسیدن به تفاهم ، حرف زدن است . اگر شما نمی توانید از آنچه که احساس می کنید برای همسرتان صحبت کنید ، پیش از نابودی رابطه تان حتما از یک مشاور کمک بگیرید .

۸. شما ابراز علاقه ی فیزیکی ندارید .

چطور می شود که شما عاشقانه کسی را دوست داشته باشید و نخواهید که او را در آغوش بکشید ، ببوسید و یا کنار او بخوابید . پیش آمده که از خودتان سوال کنید چرا من آنقدر با همسرم راحت نیستم که بتوانم بدون دلیل او را در آغوش بکشم یا دستانش را در خیابان بگیرم ؟ اگر شما از نزدیکی فیزیکی به همسرتان امتناع می کنید و اشتیاقی برای آن ندارید و حتی خجالت می کشید ، بدانید که رابطه تان مشکلی دارد و شما با هم راحت نیستید . پس برای آن باید چاره ای اندیشید .

۹.به همسرتان بی اعتماد هستید .

«با همسرم راحت نیستم ، مطمئن هستم که او کاری می کند و به من نمی گوید . دیگر به او اعتماد ندارم.» یکی از مخرب ترین مسائلی که می تواند رابطه شما را از بین ببرد . شما با همسرتان راحت نیستید ، نمی توانید با هم صحبت کنید ، ارتباط چشمی ندارید ، بهم ابراز علاقه ی فیزیکی نمی کنید ، آن وقت است که وقتی از همسرتان سوال می کنید که چرا دیر به خانه آمده و او می گوید کارش طول کشیده ، بدون شک شما نمی توانید به صحت حرف او اعتماد کنید . حتی اگر وی هیچگاه به شما دروغ نگفته باشد ، شما در ذهنتان بذرهای شک و بد دلی را کاشته اید .

راهکارهایی برای احساس راحتی و نزدیکی بیشتر به شریک زندگی تان

شما این نشانه ها در خود و شریکتان دیده اید ؟ شما هم کنار خانواده و دوستانتان نشسته اید و گلایه کرده اید که احساس میکنم دیگر با همسرم راحت نیستم ؟ احساس غریبه بودن می کنید ؟ اینقدر زود تسلیم نشوید . همین که متوجه مشکل شده اید . دلایل راحت نبودن با همسر خودتان را بررسی کرده اید گام اول را برداشته اید. حال ما نکاتی برای راحتی بیشتر با همسرتان را بیان خواهیم کرد. اما شما اهمیت کمک گرفتن از یک مشاور خانواده و متخصص را هرگز فراموش نکنید .

1- آیا من باعث رنج همسرم شده ام ؟

وقتی شما فردی هستید که باعث ایجاد رنج و ناراحتی شده است و هنگامی که احساس ناراحتی در شریک زندگی شما نتیجه رفتار شما است کار شما سخت تر از زمانی است که او از موضوعی دیگر ناراحت است . زمانی که بسیاری از زوجین به مشاور مراجعه می کنند معمولاً به این دلیل است که آنها از یکدیگر صدمه دیده اند و نتوانسته اند ، مراقبت و دلسوزی و انگیزه جبران کردن را در شریک زندگی خود پیدا کنند تا ناراحتی و آسیبی که به آنها وارد شده است را کاهش دهد . در این حالت افراد فکر می کنند به اندازه ی کافی برای همسرشان مهم نیستند .

وقتی می دانید که یک ناراحتی ، عصبانیت ، رنجش ، اشک و یا گریه ای که در همسرتان وجود دارد ، بخاطر اشتباه شما بوده است ، این وظیفه شماست که آن را حل کنید . سکوت شما این رنجش را بیشتر می کند . با او صحبت کنید ، برای او هدیه بخرید یا با غافلگیر کردن همسرتان ناراحتی را از بین ببرید. طولانی شدن این رنجش باعث می شود احساس راحتی بین شما از بین برود .

۲. اشتباهات گذشته را هیچوقت وسط نکشید .

مسران زیادی به مشاور مراجعه می کنند . یکی از آنها می گوید که من با همسرم راحت نیستم ، زیرا ما حتی نمی توانیم با هم صحبت کنیم . او بدون حرف میگذارد و می رود . از شخص مقابل که سوال میکنیم ، او نیز می گوید که با همسرم راحت نیستم ، ما نمی توانیم با هم صحبت کنیم . هر مشکلی که پیش می آید او اشتباهی از من را در گذشته که یادآوریش برایم رنج آور است ، مطرح می کند و من نمی خواهم به حرف های تلخش گوش کنم . حالا دلیل صحبت نکردن و ناراحت بودن مشخص شد .

اگر مشکلی و اشتباهی از جانب همسرتان پیش آمده است ، شما دو راه دارید. یک راه این است که او را ببخشید و فراموش کنید . راه دوم این است که آنقدر در باره ی آن اشتباه صحبت کنید تا برایتان حل شود و آن گاه او را ببخشید و فراموش کنید . و در صورت غیر قابل بخشش بودن مشکل ، حتی به جدایی فکر کنید . اما در هیچ کدام از این راه ها ، برگشتن به عقب و گذشته وجود ندارد . وقتی شما به همسرتان می گویید که اشتباهش را بخشیده اید ، یعنی واقعا بخشیده اید و فراموش کرده اید و صحبت کردن دوباره درباره ی آن اشتباه ، شما را از هم دور تر و دورتر می کند و همسرتان را سرخورده و سرزنش شده می کند .

۳. یک مشاور و فرد پشتیبان پیدا کنید.

این می تواند یک روند دشوار ، دلهره آور و ناامید کننده برای بهبود و ترمیم رابطه پس از مشکلات اساسی باشد . تلاش شما برای بهتر کردن رابطه تان ممکن است توسط همسرتان که دچار آسیب و ناراحتی از جانب شما شده است ، پذیرفته نشود . شما ممکن است به یک درمانگر و مشاور برای کمک در مدیریت احساسات خود نیاز داشته باشید تا بتوانید با یک روش درست ، اشتباه خود را جبران کنید و ناراحتی همسرتان را از بین ببرید .

۴. نسبت به شریک زندگی تان ، انعطاف پذیر باشید.

ممکن است روزی شریک زندگی شما نیاز داشته باشد که تنها بماند. ممکن است زمانی که رابطه تان در چالش است ، نیاز داشته تا زمانی را در سکوت و تنهایی خود با مسئله روبرو شود . با توجه به میزان تنش ، ممکن است تا چند ساعت یا روز طول بکشد . همیشه همه ی افراد ، خصوصا آقایان در مرحله ی اول نمی توانند روی مسائل صحبت کنند و نیاز به تنهایی دارند تا افکارشان را جمع کنند .

 

چرا با همسرم راحت نیستم؟

 

۵. تعریف شما و همسرتان از راحتی چیست؟

با همسرم راحت نیستم . آیا شما می دانید راحتی چیست ؟ شما و همسرتان چگونه با هم احساس راحتی می کنید ؟ روش های زیادی برای تأمین آسایش و آرامش برای همسرتان وجود دارد. نزدیکی جسمی و عاطفی با شریک زندگی مان ، یکی از قدرتمندترین راهها برای احساس راحتی است . نزدیکی جسمی را می توان از طریق آغوش گرفتن ، نگه داشتن دست یا نوازش بدست آورد. نزدیکی عاطفی می تواند موارد زیر را شامل شود:

گفتن جملاتی مانند : ” دوستت دارم” ، “من کنارت هستم ” ، “من جایی نمی روم.”

صحبت در باره ی حس شریکتان : من شما را ناراحت کردم . از ناراحتی هایت برایم صحبت کن .

ابراز پشیمانی: “من خیلی متاسفم که ناراحتت کرده ام . ”

۶. به همسرتان بگویید که میخواهید برای حل مسائل تلاش کنید.

شما ممکن است فکر کنید ، ” هر چیزی که می گویم فقط اوضاع را بدتر می کند” یا “من نمی دانم چه کاری باید انجام دهم تا اوضاع بهتر شود ، به من کمک کن “. این کار به همسر ناراحت شما کمک می کند تا متوجه شود شما واقعا قصد درست کردن شرایط را دارید . همه ما بلد نیستیم چگونه باید با چالش ها کنار بیاییم و آنها را حل کنیم . از همسرتان بخواهید به شما کمک کند و با هم یاد بگیرید .

۷.شما نیز از ناراحتی هایتان بگویید .

ممکن است فکر کنید که ناراحتی شما برای او مهم نیست، اما آیا او می داند که شما ناراحت هستید ؟ از دلخوری هایتان با همسرتان صحبت کرده اید ؟ ابراز احساسات و نشان دادن ناراحتی هایتان ممکن است به نظر شما کار یک انسان قوی نباشد ، با این حال میتواند این حس را به همسر شما بدهد که شما هم آسیب دیده اید و ناراحتی دارید ، و اینکه او تنها شخص آسیب دیده نیست . شنیدن این که شما هم رنجش هایی دارید و این ناراحتی یکطرفه نیست ، می تواند در کمتر شدن آسیب ها بسیار موثر باشد.

چرا با همسرم راحت نیستم؟

دلایل بسیاری وجود دارد. از جمله این دلایل می‌توان به خود سانسوری، پنهانکاری، بی اعتمادی و ... اشاره کرد.

چرا نمی‌توانم با همسرم به راحتی صحبت کنم؟

راحت نبودن در کنار همسرتان می تواند رابطه را از بین ببرد. اگر احساس می کنید که قبل از گفتن هر حرفی به همسرتان آن را از قبل مزه مزه می کنید و از گفتنش پشیمان می شوید ، شما با همسرتان راحت نیستید. یکی از مهم ترین راه های نزدیک شدن روابط و رسیدن به تفاهم ، حرف زدن است. اگر شما نمی توانید از آنچه که احساس می کنید برای همسرتان صحبت کنید ، پیش از نابودی رابطه تان حتما از یک مشاور کمک بگیرید.

آیا ابراز محبت فیزیکی کمکی به ایجاد صمیمیت و راحتی در رابطه با همسرم می‌کند؟

بله قطعا. اگر شما از نزدیکی فیزیکی به همسرتان امتناع می کنید و اشتیاقی برای آن ندارید و حتی خجالت می کشید ، بدانید که رابطه تان مشکلی دارد و شما با هم راحت نیستید. پس برای آن باید چاره ای اندیشید.

4.6/5 - (359 امتیاز)
بپیوندید
اطلاع از

10 نظرات
جدیدترین ها
قدیمی ها بیشتر رای
Inline Feedbacks
مشاهده همه کامنت ها
ايمان
1 ماه قبل

سلام من ١ سال ازدواج كردم همسرم خيلي بي توجه اصلا زن رو درك نميكنه براش بي اهميته كه قهر كنه يا كريه كنه يا ناراحت بشه حرفاش هم مثل يه تير ميزنه تاحرفي بزنم قهر ميكنه همش من بيش قدم ميشم تا حالا نيومده از دلم در بياره كمكم كنيد ججوري رفتار كنم من ميترسم باش حرف بزنم

اسما
2 ماه قبل

سلام، من خیلی همسرم رو دوست دارم، در آغوش کشیدنش رو هم دوست دارم اما گاهی نمیتونم وقتی بغلم میکنه نفس بکشم حتی تحمل یه دستش دور کمرم رو هم ندارم و دچار استرس و اضطراب میشم، دوست دارم اونو کنار بزنم یا فرار کنم!! اینم بگم فقط گاهی اینجوری میشم، علتش چیه اگه میشه کمکم کنید دوست ندارم اینجوری بمونم و اونو از خودم دور کنم

حمیده
6 ماه قبل

سلام من دو سال است که با شوهرم هستم و یک فرزند یک ساله دارم شوهرم اصالا بلد نیست که با خانم خود چگونه رفتار کند دایم مثل بچه ها سری هر موضوعی کوچک دعوا قهر میکنه و مرا ده خانه مانده خودش تا ناوقت های شب بیرون میباشد در خانه که میاید فقط با گوشی ویا خوابیدن وقت خود را میگذراند هر بار که قهر میکنه غذا ده خانه نمیخورد با من حرف نمیزند من هم مجبور میشم که هر بار پیش قدم شوم و به خاطر که کمی با فرزندم وقت بگزراند و با چهره خوش رفتار کند اینکار را میکنم ما از فامیل هایمان دور هستیم من با هیچ کسی رفت آمد ندارم برایم اجازه نمیدهد در حالی که او با رفیقاش در بیرون میبیند هر بارمن مضرت میخواهم و او بعدا اما اشتباه خود را باز تکرار میکند چندین بار باهاش حرف زدم اما نتیجه نداد لطفا کمک ام کنید دگر خسته شدیم از قهر های بی موجب اش ما هر یک روز بعد دعوا میکنیم اما خیلی خسته ام

كبيري
13 روز قبل
پاسخ به  حمیده

سلام من إز تجربتان خودم ميگم وقتي قهر ميكنه نرو طرفش طاقت بيار وگرنه هميشه كارش ميشه قهركردن چون اون لحظه منت كشي ودوست دارن مردا يبار نرو ولينامحسوس عشوه گري كن

احمدی
7 ماه قبل

سلام من اصلا نمیتونم باشوهرم صحبت بکنم توروخدا کمکم کنید چیکار بکنم که باهاش حرف بزنم

مریم
1 سال قبل

سلام من مدت ۱۷ساله که ازدواج کردم ودوتا پسر ۱۴و۸ساله دارم.همسرم خیلی به خانوادش وابستگی داره وحتی حاضره من وبچه هام مشکل داشته باشیم ولی خانوادش خار تو پاشون نره تاحالاچندبارخونه روترک کردم اما بازم همون آشه وهمون کاسه بعداز چندسال زندگی هنوز اجازه ندارم تنهایی تابیرون برم اصلا نمی توانم بشینم وحرف دلم رو بهش بگم چون ازاین میترسم که حرفی که میزنم رو میپسنده یا نه من شوهرم رو دوست دارم و می‌خوام که باهاش راحت باشم خواهشاً بهم کمک کنید.لطفا زود جواب بدید چون امکان داره تادو ساعت دیگه برگرده ممنون

علیا
1 سال قبل

زنم مدام با خواهرانش در حال گفتگوست بی آنکه اهمیتی به من داده باشد شاید این اشتباهم درست باشد ولی خواهر ومادرش بخاطروقت گذرانی باعث شدند بین ما فاصله ایجاد شده باشد

آوینا
1 سال قبل

تازه شاغل هشتم.وبا تمام زحماتی که میکشم اصلا نمیبیندتاظهرکاربیرون ظهربه بعد رسیدن به کار بچه ها و منزل اما وقتی میرسد میگوید خوش بحالت براخودت کل رور خوابی .وقتی منزل است اصلا ارامش ندارم استرس و اضطراب دارم وقتی بیرون است دوست دارم دیربیایدمل روز در واتساب و اینستاست اما برای من زشته دایم سرکوفت میزند با اینکه بامن موفق شده اما قدر دادن نیست.در هیچ کاری نظرم را نمیخواهد اما وقتی من کاری انجام میدهم واز اون نظرنمیخوام دادو بیداد میکند.خیلی خسته ام دلم میخواد فقط تنها باشم اما بچه ها رو چه کنم؟

مریم
1 سال قبل
پاسخ به  آوینا

سلام اونایی عزیز
زندگی توهم دقیقا شبیه زندگی منه ?

آوینا
1 سال قبل

با سلام .من ٢پسر۱۰و۸ساله دارم شوهرم ادعای اجتماعی بودن دارد اما ۱۲سال است ازدواج کرده ام اما حتی منزل خواهراش و خانواده ام هم نمیگذارد تنها برم ارزوی گشت توی بازار به تنهایی دارم اما اجازه نمیدهد.چکارکنم ۱۲سال مثل اسیر زندگی میکنم نه اجازه نصب اینستامیدهد نه تلگرام واتساب رو هم دم به دقیقا اخطارمیدهد

پاسخگوی شما 9 الی 21

88216100 نوبت‌دهی مشاوره